tardigrade

/ˈtɑːrdəˌɡreɪd//ˈtɑːdɪɡreɪd/

معنی: جانور کندرو، جانور تنبل، کندرو
معانی دیگر: (جانور شناسی) کندرو (نام شاخه ای از جانوران ریزتن و آبزی به نام tardigrada)، تاردی گراد

جمله های نمونه

1. The Tardigrade is almost dead in the cryptobiotic stage, other than the fact that it can revive itself from this state.
[ترجمه گوگل]Tardigrade در مرحله کریپتوبیوتیک تقریباً مرده است، به غیر از این واقعیت که می تواند خود را از این حالت احیا کند
[ترجمه ترگمان]The در مرحله cryptobiotic تقریبا مرده است، به غیر از این واقعیت که می تواند خود را از این وضعیت نجات دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We had never heard of a Tardigrade, but supposedly it's one of the most resilient microscopic swamp-dwelling invertebrates and the inspiration for this private residence.
[ترجمه گوگل]ما هرگز در مورد Tardigrade نشنیده بودیم، اما ظاهراً این یکی از مقاوم ترین بی مهرگان میکروسکوپی ساکن در باتلاق و الهام بخش این اقامتگاه خصوصی است
[ترجمه ترگمان]ما تا به حال راجع به یک tardigrade چیزی نشنیده بودیم، اما ظاهرا یکی از the swamp و resilient است که برای این اقامتگاه خصوصی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A few of one species of tardigrade also managed to survive extreme levels of solar radiation.
[ترجمه گوگل]تعداد کمی از یک گونه از تاردیگرید نیز توانستند از سطوح شدید تشعشعات خورشیدی جان سالم به در ببرند
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از آن ها نیز موفق به زنده ماندن در سطوح بالایی از تابش خورشیدی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Because there is no water in the body of the Tardigrade while in a cryptobiotic state to aid metabolism, the Tardigrade cannot go through any physical changes (from self) while dehydrated.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که تاردیگرید در حالی که در حالت کریپتوبیوتیک برای کمک به متابولیسم است، آبی در بدن تاردیگرید وجود ندارد، تاردیگرید نمی تواند در حین کم آبی دچار تغییرات فیزیکی (از خود) شود
[ترجمه ترگمان]از آنجا که هیچ آبی در بدن of وجود ندارد در حالی که در حالت cryptobiotic برای کمک به متابولیسم وجود ندارد، Tardigrade نمی تواند هر گونه تغییرات فیزیکی (از خود)را در حالی که از دست می رود، انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. DID YOU KNOW that if you use the words " Tardigrade " and "Panspermia" in the same sentence, I will instantly murder you?
[ترجمه گوگل]آیا می‌دانستید که اگر در یک جمله از کلمات "Tardigrade" و "Panspermia" استفاده کنید، فوراً شما را خواهم کشت؟
[ترجمه ترگمان]آیا می دانستید که اگر از کلمات \"Tardigrade\" و \"Panspermia\" در همان جمله استفاده می کنید، فورا شما را خواهم کشت؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جانور کندرو (اسم)
slug, tardigrade

جانور تنبل (اسم)
slug, tardigrade

کندرو (صفت)
tardy, lazy, tardigrade, slow-footed

پیشنهاد کاربران

این کلمه هم اسم است و هم صفت. معنی آن در نقش اسم توسط دوستان و کاربران عزیز ذکر شده است. آنچه در زیر می آید معنی آن در نقش صفت است که در انگلیسی آمریکایی کاربرد دارد. این معنی در حقیقت بیانگر ارتباط از نوع polysemy است یعنی از نظر مفهومی با معنای اول مشترک است:
...
[مشاهده متن کامل]

2. ( adj ) slow in pace or movement.
کُند بودن در حرکت، گام برداشتن و یا حتی رفتار؛ تنبل؛ کِش دار؛ دیر هنگام
Example 1: 👇
The manager’s tardigrade approach to decision - making often left others impatient.
رویکرد کُندِ مدیر در تصمیم گیری، اغلب دیگران را بی تاب می کرد.
Example 2: 👇
The tardigrade recovery of the patient concerned the doctors, as they expected quicker progress.
بهبودی دیرهنگام بیمار، پزشکان را نگران می کرد، چرا که انتظار پیشرفت سریع تری داشتند.
Example 3: 👇
In sorrow, its voice is tardigrade but loud, dragging time at a snail's pace before our eyes.
در اندوه، صدایش کِش دار اما رسا است و زمان را به سرعت حلزون جلوی چشمان ما می کشد.

منابع• https://www.collinsdictionary.com/dictionary/english/tardigrade
مراجعه کنید: خرس آبی
خرس آبی
tardigrade
water bear
خرس آبی، خوک چه خزه ای هم گفته می شود ( جانور آبزی کوچکی با هشت پا است که به عنوان گونه ای از پیچیده ترین جانوران شدت دوست یا اکستریموفیل شناخته شده است. این جانور یک شاخه از پوست اندازان است که به آنها کندرو تباران یا تاردیگرادها نیز گفته می شود. )
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/خرس_آبی• https://en.wikipedia.org/wiki/Ecdysozoa
تاردیگرید
اسم یه جانور میکروسکوپی چند سلولیه که به طرز خارق العاده ای نسبت به گرما، سرما و تشعشعات رادیواکتیو مقاومه

بپرس