عبارت ( phrase )
• (1) تعریف: to punish or humiliate by coating with tar and feathers.
• (2) تعریف: to punish with vicious criticism.
بررسی کلمه
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
مترادف: Punish, shame, disgrace, reprimand harshly.
مثال؛
In the 18th century, people would tar and feather tax collectors as an act of rebellion.
The media tarred and feathered the politician for his controversial remarks.
... [مشاهده متن کامل]
Public criticism can feel like being tarred and feathered, leaving someone deeply humiliated.
مثال؛
... [مشاهده متن کامل]
در اروپای قرون وسطی و مستعمرات آنها برای اجرای عدالت، متهم را برهنه میکردند و بر بدن او قیر مالیده و سپس بر روی آن پر می چسباندند.
امروز ه به معنی سرزنش کردن و آسیب رساندن به شهرت کسی به کار می رود
یا استعاره ای برای انتقاد عمومی شدید
امروز ه به معنی سرزنش کردن و آسیب رساندن به شهرت کسی به کار می رود
یا استعاره ای برای انتقاد عمومی شدید