• : تعریف: (used with a sing. verb) the signal played on a trumpet or drum in the U.S. military forces to order the lights to be extinguished, or at the end of a funeral or memorial service.
جمله های نمونه
1. the taps of children's feet
صدای تپ تپ پاهای بچه ها
2. She heard a few taps on the window.
[ترجمه گوگل]چند ضربه به پنجره شنید [ترجمه ترگمان]چند ضربه به پنجره شنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She gave the lid a few gentle taps to loosen it.
[ترجمه گوگل]چند ضربه ملایم به درب زد تا شل شود [ترجمه ترگمان]در قوطی را باز کرد تا آن را شل کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The taps have a lever to control the mix of hot and cold water.
[ترجمه گوگل]شیرها دارای اهرمی برای کنترل ترکیب آب سرد و گرم هستند [ترجمه ترگمان]شیرها یک اهرم دارند تا ترکیبی از آب سرد و سرد را کنترل کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She turned on the taps.
[ترجمه سعید] او شیر آب را باز کرد
|
[ترجمه گوگل]شیرها را باز کرد [ترجمه ترگمان]به داخل شیر برگشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The highway taps a large district.
[ترجمه گوگل]بزرگراه به یک منطقه بزرگ برخورد می کند [ترجمه ترگمان]بزرگراه به بخش بزرگی برخورد می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The enamel has peeled off the taps like so much banana skin, revealing dull, patchy brass.
[ترجمه گوگل]مینا مانند پوست موز بسیار از شیرها جدا شده است و برنجی کدر و تکه تکه را نشان می دهد [ترجمه ترگمان]مینا enamel شیرها را مثل آن پوست موز باز کرده و brass و patchy را آشکار کرده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She taps on the desk with an inverted pencil and clears her throat.
[ترجمه گوگل]با مداد وارونه روی میز ضربه می زند و گلویش را صاف می کند [ترجمه ترگمان]با مداد وارونه به میز می کوبد و گلویش را صاف می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The language also taps a Laurentian vein where mud, blood, heat and simmering violence are mashed together.
[ترجمه گوگل]این زبان همچنین به رگ لورنسی می زند که در آن گل، خون، گرما و خشونت در حال جوشیدن با هم له می شوند [ترجمه ترگمان]این زبان همچنین به رگ Laurentian برخورد می کند که در آن گل، خون، گرما و جوش آرام به هم ریخته می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The moment your opponent feels these taps he or she must let go immediately.
[ترجمه گوگل]در لحظه ای که حریف شما این ضربه ها را احساس کرد باید فوراً آن را رها کند [ترجمه ترگمان]لحظه ای که رقیب شما این شیرها را احساس می کند، باید فورا از آنجا برود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He taps his foot, sets his hands on his hips and looks angrily down at the floor.
[ترجمه گوگل]به پایش ضربه می زند، دست هایش را روی باسنش می گذارد و با عصبانیت به زمین نگاه می کند [ترجمه ترگمان]به پایش ضربه می زند، دست هایش را روی کمرش می گذارد و با عصبانیت به زمین نگاه می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The answer is simple: it taps the rotational energy of Mars.
[ترجمه گوگل]پاسخ ساده است: از انرژی چرخشی مریخ بهره می برد [ترجمه ترگمان]پاسخ ساده است: به انرژی دورانی مریخ تلنگر می زند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Cloudy water from the taps usually means problems with your storage tank.
[ترجمه گوگل]آب ابری از شیرها معمولاً به معنای مشکلات مخزن ذخیره شما است [ترجمه ترگمان]آب Cloudy از شیره ای آب معمولا به معنی مشکل در مخزن ذخیره سازی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Metal, not rubber, taps on shoes?
[ترجمه گوگل]فلز، نه لاستیک، ضربه به کفش؟ [ترجمه ترگمان]فلز، نه لاستیک، به کفش ها ضربه می زند؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The bags were fitted with brass nozzles and taps, and when in use were compressed between hinged and weighted boards.
[ترجمه گوگل]کیسه ها با نازل ها و شیرهای برنجی تعبیه شده بودند و در هنگام استفاده بین تخته های لولایی و وزنی فشرده می شدند [ترجمه ترگمان]بسته ها با nozzles برنجی و شیره ای brass نصب شدند و هنگامی که در حال استفاده از فشرده بین boards hinged و weighted بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
شیپور خاموشی (اسم)
taps
پیشنهاد کاربران
در سیستم های لوله کشی به معنای شیر آب
شیر آب
taps : در زبانشناسی آوا شناسی/: زنشی . تک زنشی ، تک ضربی