tapered

جمله های نمونه

1. rug production has tapered off
تولید قالی به تدریج کم شده است.

2. The dog's tail tapered off to a point.
[ترجمه گوگل]دم سگ تا حدی باریک شد
[ترجمه ترگمان]دم سگ به نقطه ای باریک تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The trouser legs are slightly tapered.
[ترجمه گوگل]پاچه های شلوار کمی باریک است
[ترجمه ترگمان]پاچه شلوارم کمی باریک شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Her voice tapered off as she realized everyone was listening.
[ترجمه گوگل]صدایش کم شد وقتی فهمید همه دارند گوش می دهند
[ترجمه ترگمان]وقتی متوجه شد که همه گوش می دهند، صدایش کم تر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The pupil tapered one end of the pencil with a knife.
[ترجمه گوگل]مردمک یک سر مداد را با چاقو مخروطی کرد
[ترجمه ترگمان]شاگرد انتهای مداد را با یک چاقو به پایان رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He tapered the stick with a knife.
[ترجمه گوگل]چوب را با چاقو باریک کرد
[ترجمه ترگمان]عصا را با چاقو کم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The pots are wide at the base and tapered at the top.
[ترجمه گوگل]گلدان ها در پایه پهن و در بالا مخروطی هستند
[ترجمه ترگمان]ظروف بر روی پایه پهن هستند و در بالای آن قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The economic boom tapered off in the 1970 s.
[ترجمه گوگل]رونق اقتصادی در دهه 1970 کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]رونق اقتصادی در دهه ۱۹۷۰ به تدریج کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The demand for black-and-white television has tapered.
[ترجمه گوگل]تقاضا برای تلویزیون سیاه و سفید کاهش یافته است
[ترجمه ترگمان]تقاضا برای تلویزیون سیاه و سفید به تدریج کم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The number of applicants for teaching posts has tapered off.
[ترجمه گوگل]تعداد متقاضیان پست های آموزشی کاهش یافته است
[ترجمه ترگمان]تعداد متقاضیان شغل به تدریج کم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I have tapered down my smoking from 10 to 5 cigarettes a day.
[ترجمه گوگل]مصرف سیگار را از 10 به 5 نخ در روز کاهش داده ام
[ترجمه ترگمان]من هر روز از ده تا ۵ تا سیگار down
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The tail tapered to a rounded tip.
[ترجمه گوگل]دم به نوک گرد مخروطی شده است
[ترجمه ترگمان]دنباله به نوک گرد تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Sales have gradually tapered off.
[ترجمه گوگل]فروش به تدریج کاهش یافته است
[ترجمه ترگمان]فروش به تدریج به تدریج کم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The massive shoulders and chest tapered down to the lean cowboy hips and long legs.
[ترجمه گوگل]شانه‌ها و سینه‌های بزرگ تا باسن‌های لاغر گاوچران و پاهای بلند پایین می‌آمدند
[ترجمه ترگمان]شانه های عظیم و سینه به سمت باسن و پاهای دراز گاوچران باز شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This pegged and tapered generation have learned from punk, will never repeat the glaring abuses of an earlier rock aristocracy.
[ترجمه گوگل]این نسل تثبیت شده و مخروطی که از پانک آموخته اند، هرگز سوء استفاده های آشکار اشراف راک قبلی را تکرار نخواهند کرد
[ترجمه ترگمان]این نسل ثابت و باریک از پانک راک یاد گرفته اند که هرگز سو استفاده از یک آریستوکراسی سابق راک را تکرار نخواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] باریک شده - باریک شونده
[زمین شناسی] باریک شده، باریک شونده
[پلیمر] شیپوری شکل

انگلیسی به انگلیسی

• becoming gradually narrower

پیشنهاد کاربران

مهندسی عمران و معماری: باریک شو
نوعی برش شلوار که قسمت ران گشادتر و پاچه تنگ تر دارد

بپرس