1. Immigration is expected to taper off.
[ترجمه گوگل]انتظار می رود که مهاجرت کاهش یابد
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که مهاجرت خاموش شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که مهاجرت خاموش شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. We should taper off the amount of time given to work.
[ترجمه گوگل]ما باید مدت زمانی که برای کار در نظر گرفته می شود را کاهش دهیم
[ترجمه ترگمان]ما باید مقدار زمان داده شده به کار را فراموش کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما باید مقدار زمان داده شده به کار را فراموش کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I suggested that we start to taper off the counseling sessions.
[ترجمه گوگل]من پیشنهاد کردم که جلسات مشاوره را کاهش دهیم
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد کردم که شروع کنیم که جلسات مشاوره را خاموش کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد کردم که شروع کنیم که جلسات مشاوره را خاموش کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. But some economists said they feared productivity might taper off dramatically this year as economic growth declines.
[ترجمه گوگل]اما برخی از اقتصاددانان میگویند که بیم آن دارند که با کاهش رشد اقتصادی، بهرهوری در سال جاری به شدت کاهش یابد
[ترجمه ترگمان]اما برخی از اقتصاددانان گفتند که آن ها از بهره وری می ترسند در سال جاری به عنوان رشد اقتصادی کاهش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما برخی از اقتصاددانان گفتند که آن ها از بهره وری می ترسند در سال جاری به عنوان رشد اقتصادی کاهش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Withdrawal symptoms then typically taper off, but it usually takes a full week for a return to normal.
[ترجمه گوگل]علائم ترک معمولاً کاهش می یابد، اما معمولاً یک هفته کامل طول می کشد تا به حالت عادی برگردد
[ترجمه ترگمان]سپس علائم بازگشت معمولا از بین می روند، اما معمولا برای بازگشت به حالت عادی یک هفته کامل طول می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سپس علائم بازگشت معمولا از بین می روند، اما معمولا برای بازگشت به حالت عادی یک هفته کامل طول می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Financial aids generally taper off after the first year of college.
[ترجمه گوگل]کمک های مالی به طور کلی پس از سال اول کالج کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]کمک های مالی عموما بعد از سال اول کالج کاهش می یابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کمک های مالی عموما بعد از سال اول کالج کاهش می یابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. These taper off after a time, though, unless they enter management.
[ترجمه گوگل]اینها پس از مدتی کاهش می یابند، مگر اینکه وارد مدیریت شوند
[ترجمه ترگمان]با این حال، پس از یک زمان خاموش می شوند، مگر اینکه به مدیریت وارد شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، پس از یک زمان خاموش می شوند، مگر اینکه به مدیریت وارد شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I hope you can taper off smoking.
[ترجمه گوگل]امیدوارم بتوانید سیگار را کاهش دهید
[ترجمه ترگمان]امیدوارم شمع را خاموش کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]امیدوارم شمع را خاموش کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. You'd better taper off the amount of time given to rest.
[ترجمه گوگل]بهتر است مدت زمان استراحت را کاهش دهید
[ترجمه ترگمان]بهتر است مقدار زمان استراحت کنی تا استراحت کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بهتر است مقدار زمان استراحت کنی تا استراحت کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. These increases taper off after a time, though, unless they enter management.
[ترجمه گوگل]اگرچه این افزایش ها پس از مدتی کاهش می یابد، مگر اینکه وارد مدیریت شوند
[ترجمه ترگمان]با این حال، این افزایش ها پس از یک زمان خاموش می شوند، مگر اینکه آن ها وارد مدیریت شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، این افزایش ها پس از یک زمان خاموش می شوند، مگر اینکه آن ها وارد مدیریت شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The storm is beginning to taper off now.
[ترجمه گوگل]طوفان در حال حاضر شروع به کاهش می کند
[ترجمه ترگمان]اکنون طوفان شروع به خاموش شدن می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اکنون طوفان شروع به خاموش شدن می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The sleet began to taper off, and silence returned like a lost friend.
[ترجمه گوگل]برف شروع به کم شدن کرد و سکوت مثل یک دوست گمشده بازگشت
[ترجمه ترگمان]The به خاموشی گرایید و سکوت مثل یک دوست از دست رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The به خاموشی گرایید و سکوت مثل یک دوست از دست رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Well, as Faye told you over lunch, she feels that her morning sickness is beginning to taper off.
[ترجمه گوگل]خوب، همانطور که فی در هنگام ناهار به شما گفت، او احساس می کند که حالت تهوع صبحگاهی اش در حال کاهش است
[ترجمه ترگمان]خوب، همان طور که Faye راجع به ناهار به شما گفته بود، احساس می کند که بیماری صبحگاهی دارد خاموش می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خوب، همان طور که Faye راجع به ناهار به شما گفته بود، احساس می کند که بیماری صبحگاهی دارد خاموش می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Berry production, which begins in June and continues through October, will taper off in really hot weather.
[ترجمه گوگل]تولید توت، که از ژوئن آغاز می شود و تا اکتبر ادامه دارد، در هوای بسیار گرم کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]بری تولید، که در ماه ژوئن آغاز می شود و تا اکتبر ادامه دارد، در هوای بسیار گرم از بین خواهد رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بری تولید، که در ماه ژوئن آغاز می شود و تا اکتبر ادامه دارد، در هوای بسیار گرم از بین خواهد رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید