• : تعریف: a long strip of cloth or flexible metal having units such as inches, feet, centimeters, or meters marked on it, used for measuring.
جمله های نمونه
1. Use a steel tape measure to measure the dimensions of the room.
[ترجمه Amir] برای اندازه گیری ابعاد اتاق از نوار فلزی استفاده کنید
|
[ترجمه گوگل]برای اندازه گیری ابعاد اتاق از یک متر استیل استفاده کنید [ترجمه ترگمان]برای اندازه گیری ابعاد اتاق از یک متر استفاده کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Square the frame by pulling a tape measure from corner to corner to check diagonal measurements.
[ترجمه گوگل]با کشیدن یک متر نوار از گوشه ای به گوشه دیگر کادر را مربع کنید تا اندازه های مورب را بررسی کنید [ترجمه ترگمان]این چارچوب را با کشیدن یک متر مربع از گوشه به گوشه برای چک کردن اندازه گیری مورب تنظیم کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Santa's first shock came from the tape measure - the Claus tum measured a bloated 47 inches.
[ترجمه گوگل]اولین شوک بابانوئل از متر نوار بود - کلاوس توم 47 اینچ پف کرده بود [ترجمه ترگمان]اولین شوک سانتا از اندازه گیری نوار به دست آمد - the Claus یک ۴۷ اینچ بلندتر را اندازه گرفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. You all saw that to begin with the tape measure stretched across from one side to the other, exactly.
[ترجمه گوگل]همه شما دیدید که برای شروع، متر نواری دقیقاً از یک طرف به طرف دیگر کشیده شده است [ترجمه ترگمان]همه شما دیدید که با نوار چسب از یک طرف به طرف دیگر کشیده شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The tape measure is perfectly all right.
[ترجمه گوگل]متر نوار کاملا سالم است [ترجمه ترگمان]اندازه نوار بسیار خوب است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The tape measure is a much more accurate way of assessing your progress.
[ترجمه گوگل]اندازه گیری نوار روش بسیار دقیق تری برای ارزیابی پیشرفت شما است [ترجمه ترگمان]اندازه نوار روش دقیق تر برای ارزیابی پیشرفت شما است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. When you have guessed all these, get a tape measure and find the real sizes.
[ترجمه گوگل]وقتی همه این ها را حدس زدید، یک متر نوار بگیرید و اندازه های واقعی را پیدا کنید [ترجمه ترگمان]وقتی همه این چیزها را حدس زده اید یک نوار بگیرید و اندازه واقعی را پیدا کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Tape Measure: smooth - surfaced, clearly marked with centimeters as well as inches.
[ترجمه گوگل]اندازه گیری نوار: صاف - سطح، به وضوح با سانتی متر و همچنین اینچ مشخص شده است [ترجمه ترگمان]نوار اندازه گیری: سطح صاف، به وضوح با سانتی متر و اینچ اینچ مشخص شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Wrap a tape measure around your waist at the level of your navel.
[ترجمه گوگل]یک متر نواری را در سطح ناف دور کمر خود بپیچید [ترجمه ترگمان]یک اندازه دور کمر خود را در سطح ناف خود ببندید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The company is the leading manufacture of tape measure, of largest production scale and market share.
[ترجمه گوگل]این شرکت پیشرو در تولید متر نوار، با بیشترین مقیاس تولید و سهم بازار است [ترجمه ترگمان]این شرکت سازنده leading متر و بزرگ ترین سهم بازار و سهم بازار است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Place a tape measure around your bare abdomen just above your hipbone.
[ترجمه گوگل]یک متر را دور شکم برهنه خود درست بالای استخوان لگن قرار دهید [ترجمه ترگمان]یه نوار دور شکم لخت تو درست بالای استخوان لگن نشون بده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I brought along a tape measure to the furniture store.
[ترجمه گوگل]یک متر نواری به مبلمان فروشی آوردم [ترجمه ترگمان]من یه مقدار نوار چسب به انبار وسایل آوردم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Wrist circumference was calculated using a cloth tape measure, and 51 of the children also underwent imaging tests to precisely measure wrist bone vs. wrist fat.
[ترجمه گوگل]دور مچ دست با استفاده از نوار پارچهای محاسبه شد و 51 نفر از کودکان نیز تحت آزمایشهای تصویربرداری قرار گرفتند تا دقیقاً استخوان مچ دست در مقابل چربی مچ اندازهگیری شود [ترجمه ترگمان]محیط Wrist با استفاده از یک خط کش پارچه ای محاسبه شد و ۵۱ کودک نیز تحت آزمایش ها تصویربرداری قرار گرفتند تا استخوان مچ دست را دقیقا اندازه گیری کنند چربی مچ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The carpenter should have used his tape measure.
[ترجمه گوگل]نجار باید از مترش استفاده می کرد [ترجمه ترگمان]نجار باید از نوار خود استفاده می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
تخصصی
[نساجی] متر خیاطی
انگلیسی به انگلیسی
• long flexible strip used to measure distances a tape measure is a strip of plastic or cloth marked with centimetres or inches, which is used for measuring.
پیشنهاد کاربران
ابزار آلات مختلف به انگلیسی: toolbox = جعبه ابزار bolt = پیچ 🔩 screw = پیچ ❗️نکته: هم screw و هم bolt به معنای پیچ هستند اما تفاوت آنها در این است که bolt به مهره و واشر برای سفت شدن نیاز دارد اما screw بدون مهره و واشر سفت می شود ... [مشاهده متن کامل]
nut = مهره nail = میخ washer = واشر screwdriver = پیچ گوشتی 🪛 Philips screwdriver = پیچ گوشتی چهارسو flathead screwdriver / slotted screwdriver / flat blade screwdriver = پیچ گوشتی دو سو bradawl = درفش wrench ( American ) / spanner ( British ) = آچار adjustable spanner ( British ) / monkey wrench ( American ) = آچار فرانسه pipe wrench = آچار شلاقی hammer = چکش 🔨 claw = میخ کشِ چکش mallet = پتک saw / handsaw = اره 🪚 chainsaw = اره برقی circular saw = اره گرد، اره چرخی hacksaw = اره آهن بُر coping saw = اره مویی two man saw = اره دو دست ax / axe =تبر 🪓 wirecutter = سیم چین pliers = انبردست needle - nose pliers / long - nose pliers / snipe - nose pliers = دَم باریک angle grinder = سنگ فرز drill = درل electric drill = دریل برقی bit = مته paint roller = غلطک رنگ زنی utility knife = کاتر، تیغ موکت بری file = سوهان flashlight = چراغ قوه 🔦 plastering trowel = ماله گچ کاری، ماله کشته کشی trowel = بیلچه shovel = بیل spade = بیل ❗️تفاوت بین spade و shovel را با یه سرچ ساده در گوگل می توانید مشاهده کنید plane = رنده نجاری spirit level = تراز، تراز سنج vice ( British ) / vise ( American ) = گیره ❗️این گیره با گیره های معمولی که به طور روزمره از آنها استفاده می کنیم فرق دارد. عکس های آن را با سرچ در گوگل مشاهده کنید tape measure = متر ( نواری ) rake = چنگک wheelbarrow / barrow = فرغون
noun a length of tape or thin flexible metal, marked at graded intervals for measuring ◀️ What are you measuring with that tape measure ? متر نواری