1. the tantalizing odor of kabab
بوی وسوسه انگیز کباب
2. you visit but play coy / thus tantalizing me by feeding the flames of your desirability
دیدار می نمایی و پرهیز می کنی /بازار خویش و آتش ما تیز می کنی
3. The tantalizing aroma of fresh coffee wafted towards them.
[ترجمه گوگل]عطر وسوسه انگیز قهوه تازه به طرفشان پیچید
[ترجمه ترگمان]بوی وسوسه انگیز قهوه تازه به سویشان می آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. This was my first tantalizing glimpse of the islands.
[ترجمه گوگل]این اولین نگاه وسوسه انگیز من به جزایر بود
[ترجمه ترگمان]این اولین نگاهی بود که به آن جزایر انداختم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I caught a tantalizing glimpse of the sparkling blue sea through the trees.
[ترجمه گوگل]نگاهی وسوسه انگیز از دریای آبی درخشان را از میان درختان دیدم
[ترجمه ترگمان]نگاهی به دریای آبی و درخشان در میان درختان انداختم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It was the most tantalizing smell.
7. Herbert's notes give only tantalizing hints of what happened to the other Jacobson children.
[ترجمه گوگل]یادداشت های هربرت فقط نکات وسوسه انگیزی از آنچه برای دیگر بچه های جاکوبسون رخ داده است، می دهد
[ترجمه ترگمان]یادداشت های هربرت تنها نشان می دهد که چه اتفاقی برای بچه های Jacobson می افتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. There are tantalizing hints in the archaeological record that the Minoans may have written longer, non-bureaucratic texts on parchment.
[ترجمه گوگل]در اسناد باستان شناسی نکات وسوسه انگیزی وجود دارد مبنی بر اینکه مینوی ها ممکن است متون طولانی تر و غیر بوروکراتیک را روی پوست نوشته باشند
[ترجمه ترگمان]برخی اشارات tantalizing در این پرونده باستان شناسی وجود دارد که ممکن است the متون طولانی و non را بر روی کاغذ پوستی نوشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The book gives us a tantalizing overview, taking advantage of subject matter at its most sensual.
[ترجمه گوگل]این کتاب یک نمای کلی وسوسه انگیز را به ما می دهد و از موضوع در حسی ترین حالت خود بهره می برد
[ترجمه ترگمان]این کتاب مرور خوبی به ما می دهد و از این موضوع سواستفاده می کند و از موضوع صحبت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The sight is most tantalizing.
11. The tantalizing smell of barbecue was in the air.
[ترجمه گوگل]بوی وسوسه انگیز کباب در فضا بود
[ترجمه ترگمان]بوی کباب بریان در هوا پیچیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Getty Center reveals itself in tantalizing glimpses.
[ترجمه گوگل]گتی سنتر خود را در نگاه های اجمالی وسوسه انگیز نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]مرکز گتی ایماژ)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Harvard summer school would have been a tantalizing experience for her.
[ترجمه گوگل]مدرسه تابستانی هاروارد برای او تجربه ای وسوسه انگیز بود
[ترجمه ترگمان]مدرسه تابستانی هاروارد یک تجربه وسوسه انگیز برای او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. For me, though, there were a few tantalizing hints that women could be powerful, nontraditional, even adventurous.
[ترجمه گوگل]با این حال، برای من، چند نکته وسوسه انگیز وجود داشت که زنان می توانند قدرتمند، غیرسنتی و حتی ماجراجو باشند
[ترجمه ترگمان]برای من، هرچند، چند کنایه وسوسه انگیز بود که زنان می توانند قوی، غیر سنتی، حتی ماجراجو باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید