tantalise

جمله های نمونه

1. A tantalising aroma of roast beef fills the air.
[ترجمه میثم علیزاده لشکانی] یک رایحه اشتیاق انگیز ( اشتها آور ) از گوشت گاو هوا را پر میکند
|
[ترجمه گوگل]عطر وسوسه انگیز گوشت بریان شده فضا را پر می کند
[ترجمه ترگمان]یک رایحه قوی گوشت بریان هوا را پر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. By a tantalising quirk of fate, the pair have been drawn to meet in the first round of the championship.
[ترجمه گوگل]این دو با یک سرنوشت وسوسه انگیز برای دیدار در دور اول مسابقات قهرمانی قرعه کشی شدند
[ترجمه ترگمان]این زوج با تحریک quirk سرنوشت خود برای دیدار در دور اول این رقابت ها کشیده شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Princess Anne yesterday gave a tantalising glimpse of the ring - without meaning to.
[ترجمه گوگل]پرنسس آن دیروز نگاهی وسوسه‌انگیز به حلقه انداخت - بدون این که به آن اشاره کرد
[ترجمه ترگمان]دیروز شاهزاده آن بی آن که بخواهد می تواند حلقه را ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The formative years of a genius are a perennially fascinating and tantalising subject.
[ترجمه گوگل]سال های شکل گیری یک نابغه موضوعی همیشه جذاب و وسوسه انگیز است
[ترجمه ترگمان]سال های سازنده یک نابغه، همواره به عنوان یک موضوع جذاب و اغوا کننده محسوب می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The tantalising apple just above their heads is acceptance as a full member of the western world.
[ترجمه گوگل]سیب وسوسه انگیز درست بالای سر آنها پذیرش به عنوان عضوی کامل از دنیای غرب است
[ترجمه ترگمان]سیب tantalising درست بالای سر آن ها به عنوان عضوی کامل از دنیای غرب پذیرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Sometimes, they were moss green, tantalising as moss agate.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات، آنها سبز خزه ای بودند و مانند عقیق خزه ای وسوسه می شدند
[ترجمه ترگمان]بعضی اوقات آن ها سبز رنگ بودند و به دنبال خزه بسته می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Forest of Dean in June is both tantalising - and very rewarding.
[ترجمه گوگل]جنگل دین در ماه ژوئن هم وسوسه انگیز است - و هم بسیار ارزشمند
[ترجمه ترگمان]رئیس دین در ماه ژوئن هم خود را تحریک می کند و هم پاداش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Again, we come across tantalising circumstantial evidence, with the aid of standardised tests.
[ترجمه گوگل]باز هم، با کمک آزمون های استاندارد شده، به شواهد وسوسه انگیزی برمی خوریم
[ترجمه ترگمان]باز هم ما با کمک آزمون های استاندارد، به این دلیل که به دنبال جلب آرا هستیم، می پردازیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Jones - celebrating his 21st birthday today - must be tantalising Taylor after three brief Liverpool returns this season.
[ترجمه گوگل]جونز - که امروز تولد 21 سالگی خود را جشن می گیرد - پس از سه بازگشت کوتاه مدت به لیورپول در این فصل، باید تیلور را وسوسه کند
[ترجمه ترگمان]جونز که امروز بیست و یکمین سالگرد تولدش را جشن گرفته است، بعد از سه بازگشت مجدد لیورپول در این فصل، باید به خاطر تحریک تیلور باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The delicious smell tantalised us.
[ترجمه گوگل]بوی خوش ما را به وجد می آورد
[ترجمه ترگمان] بوی خوش مزه ما رو از خودش دور میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The game continues to attract young teenagers whose education is disrupted by the tantalising prospect that they will become professional players.
[ترجمه گوگل]این بازی همچنان به جذب نوجوانان جوانی می‌پردازد که تحصیلاتشان با این چشم‌انداز وسوسه‌انگیز مبنی بر تبدیل شدن به بازیکنان حرفه‌ای مختل می‌شود
[ترجمه ترگمان]این بازی ادامه پیدا می کند تا نوجوانان جوانی را جذب کند که تحصیلات آن ها با این امید است که بازیکنان حرفه ای شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The most tantalising of opportunities has thus opened up for Mr Takeshita: the chance to be prime minister again.
[ترجمه گوگل]بنابراین وسوسه انگیزترین فرصت ها برای آقای تاکشیتا باز شده است: شانس دوباره نخست وزیر شدن
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب The فرصت برای آقای Takeshita باز شد: این شانس دوباره نخست وزیر شدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. And because they've been given a tantalising series of glimpses of a fuller life, they're aware and starving.
[ترجمه گوگل]و از آنجا که به آنها مجموعه ای وسوسه انگیز از یک زندگی کاملتر داده شده است، آنها آگاه هستند و گرسنه هستند
[ترجمه ترگمان]و به خاطر این که آن ها یک سری از جنبه های گوناگون زندگی فولر را در نظر گرفته اند، آن ها می دانند و گرسنگی می کشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She pushed back the warm honeyed tendrils of her hair from her neck, allowing a tantalising breeze to fan her skin.
[ترجمه گوگل]او شاخه های عسلی گرم موهایش را از گردنش عقب زد و اجازه داد نسیمی وسوسه انگیز پوستش را باد کند
[ترجمه ترگمان]او حلقه های گرم و شیرین موی او را از گردنش عقب کشید و به یک باد آزار دهنده اجازه داد تا از پوست او خوشش بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• tease, provoke or tease by presenting something as available and then withholding it; expose someone to something inaccessible; annoy; criticize (also tantalize)

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : tantalize
اسم ( noun ) : tantalization
صفت ( adjective ) : tantalizing
قید ( adverb ) : tantalizingly
● دل کسی را آب کردن
● اشتیاق افکندن در دل
املای امریکن: tantalize

بپرس