tanning

/ˈtænɪŋ//ˈtænɪŋ/

دباغی، تیماجگری، آشگری، برنزه کردن پوست بدن، حمام آفتاب گیری، چرم سازی

جمله های نمونه

1. To hair the hides is one of the tanning processes.
[ترجمه گوگل]مو یکی از فرآیندهای برنزه کردن پوست است
[ترجمه ترگمان]برای مو، پوست یکی از فرایندهای tanning است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The sun's ultraviolet rays are responsible for both tanning and burning.
[ترجمه گوگل]اشعه ماوراء بنفش خورشید هم مسئول برنزه شدن و هم سوختن است
[ترجمه ترگمان]اشعه ماورا بنفش خورشید مسئول برنزه کردن و روشن کردن آن ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Naturally the water resistance was less, but modern tanning processes have improved leathers considerably.
[ترجمه گوگل]به طور طبیعی مقاومت در برابر آب کمتر بود، اما فرآیندهای دباغی مدرن به طور قابل توجهی چرم ها را بهبود بخشیده است
[ترجمه ترگمان]طبیعتا مقاومت آب کم تر بود، اما دستگاه های برنزه کردن مدرن به طور قابل توجهی چرم را بهبود بخشیده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Both will prevent you from burning and tanning, provided they are reapplied on a regular basis.
[ترجمه گوگل]هر دو از سوختن و برنزه شدن شما جلوگیری می کنند، مشروط بر اینکه به طور منظم استفاده شوند
[ترجمه ترگمان]هر دوی آن ها شما را از سوختگی و برنزه کردن منع می کنند، مشروط بر اینکه آن ها به طور منظم reapplied باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Is there a total sunblock which prevents tanning altogether?
[ترجمه گوگل]آیا ضد آفتاب کاملی وجود دارد که به طور کلی از برنزه شدن جلوگیری کند؟
[ترجمه ترگمان]آیا کلی sunblock وجود دارد که از برنزه کردن به طور کلی جلوگیری می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Tanning beds came into use around 197
[ترجمه گوگل]تخت های برنزه در حدود سال 197 مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان] تخت tanning در حال استفاده از پرواز ۱۹۷ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Tanning beds were introduced to reduce the risk of burning.
[ترجمه گوگل]تخت های برنزه کننده برای کاهش خطر سوختگی معرفی شدند
[ترجمه ترگمان]دستگاه های برنزه کننده برای کاهش خطر سوختن معرفی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The preparation of auxiliary tanning agent from chrome shavings has been studied in this paper.
[ترجمه گوگل]تهیه ماده برنزه کننده کمکی از براده های کروم در این مقاله بررسی شده است
[ترجمه ترگمان]آماده سازی عامل tanning کمکی از تراشه های کروم در این مقاله مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Process engineering and process parameter of formaldehyde tanning of tibet lamb were discussed paper.
[ترجمه گوگل]مهندسی فرآیند و پارامتر فرآیند دباغی فرمالدئید بره تبت در مقاله مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]فرآیند مهندسی فرآیند و پارامتر فرآیند دباغی of tibet مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A oxazolidine carboxylic acid tanning agent-MOCA has been synthesized by condensing DL-threonine with formaldehyde.
[ترجمه گوگل]یک عامل برنزه کننده اگزازولیدین کربوکسیلیک اسید-MOCA با متراکم کردن DL-ترئونین با فرمالدئید سنتز شده است
[ترجمه ترگمان]یک عامل کربوکسیلیک اسید - MOCA بوسیله تغلیظ DL - threonine با فرمالدیید سنتز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A stripped animal skin ready for tanning.
[ترجمه گوگل]پوست کنده شده حیوان آماده برای دباغی
[ترجمه ترگمان]پوست حیوانات برای برنزه کردن آماده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. So that's not your tanning lamp, miss goodwin?
[ترجمه گوگل]پس این چراغ برنزه شما نیست، خانم گودوین؟
[ترجمه ترگمان]پس این چراغ tanning نیست، خانم گودوین؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There were a few modest local industries: soap and candle-making, tanning, cooperage, some textile manufacturing, silk-spinning.
[ترجمه گوگل]چند صنايع محلي متوسط ​​وجود داشت: صابون سازي و شمع سازي، دباغي، كوپر سازي، توليد پارچه، ابريشم ريسي
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از صنایع کوچک محلی وجود داشت: صابون و شمع، برنزه کردن، برنزه کردن، ساخت نساجی، نساجی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The women could obtain permission from the agent to purchase the knives they needed for housework and tanning.
[ترجمه گوگل]زنان می توانستند از نماینده برای خرید چاقوهایی که برای کارهای خانه و برنزه کردن نیاز داشتند، اجازه بگیرند
[ترجمه ترگمان]زنان می توانند از سوی نماینده اجازه بگیرند که چاقوها را که برای کاره ای خانه و برنزه کردن نیاز داشتند، خریداری کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] دباغی، مازوکاری
[نساجی] چرم سازی - دباغی ( عمل آوردن چرم از پوست ) - پیرایش

انگلیسی به انگلیسی

• process of making animal hides into leather; browning of the skin through exposure to the sun's rays; beating, whipping

پیشنهاد کاربران

بپرس