tankard

/ˈtæŋkərd//ˈtæŋkəd/

معنی: افتابه، ابخوری بزرگ
معانی دیگر: پارچ دردار، آبجو خوری (دردار)، صراحی، پیاله

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a large drinking mug with one handle and often a hinged cover, used esp. for beer and ale.

جمله های نمونه

1. a pewter tankard
پارچ پیوتری

2. Ben Tankard wowed the crowd with his jazz.
[ترجمه گوگل]بن تانکارد با موسیقی جاز خود جمعیت را شگفت زده کرد
[ترجمه ترگمان]بن - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Pike noticed him and, eyes guarded, raised his tankard.
[ترجمه گوگل]پایک متوجه او شد و با چشمان محافظت شده، تانک خود را بالا آورد
[ترجمه ترگمان]پا یک متوجه او شد و چشم از او برنمی داشت، لیوان خود را بالا می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. One tankard hit the ceiling, another broke a window.
[ترجمه گوگل]یکی از تانکرها به سقف خورد، دیگری شیشه ای را شکست
[ترجمه ترگمان]یکی از tankard به سقف برخورد کرد و دیگری پنجره را شکست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was clutching a pewter tankard with a glass bottom.
[ترجمه گوگل]او یک تانکر اسپند با کف شیشه ای در چنگ داشت
[ترجمه ترگمان]لیوان مفرغی را با یک لیوان مفرغی به دست گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Tankard Reist : The phrase was invented by Phillip Adams, an Australian broadcaster and columnist.
[ترجمه گوگل]Tankard Reist: این عبارت توسط فیلیپ آدامز، مجری و ستون نویس استرالیایی ابداع شد
[ترجمه ترگمان]Tankard Reist: این عبارت توسط فیلیپ آدامز، یک گوینده و مقاله نویس استرالیایی ابداع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I poured the beer into a tankard.
[ترجمه گوگل]آبجو را داخل یک تانکر ریختم
[ترجمه ترگمان]آبجو را در لیوانی آبجو ریختم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. a glass tankard with his initials etched on it.
[ترجمه گوگل]یک تانکر شیشه ای که حروف اولش روی آن حک شده بود
[ترجمه ترگمان]یک لیوان لیوان با حروف اول که روی آن نوشته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I would sooner micturate in a tankard of my own ale than journey to Tristram!
[ترجمه گوگل]من زودتر از سفر به تریسترام در یک تانکر از آل خود میچرخم!
[ترجمه ترگمان]من ترجیح می دهم که یک لیوان آبجو بخورم تا به Tristram بروم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The three souvenirs - a tankard, plate and pill box - each feature the couple's entwined initials, the prince's coronet emblem and the date of the wedding - April 2 20
[ترجمه گوگل]سه سوغاتی - یک تانک، بشقاب و جعبه قرص - هر کدام دارای حروف در هم تنیده زوج، نشان تاج شاهزاده و تاریخ عروسی - 2 آوریل 20
[ترجمه ترگمان]سه سوغاتی - یک لیوان نوشیدنی، بشقاب و جعبه قرص - هر کدام حروف اول حروف اول، نماد تاج پرنس و تاریخ عروسی - ۲ آوریل را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Apart from the trophy the winner receives £60, a tankard and a voucher for £35 for solid fuel.
[ترجمه گوگل]به غیر از جام، برنده 60 پوند، یک تانکر و یک کوپن به مبلغ 35 پوند برای سوخت جامد دریافت می کند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر مدال ها، برنده ۶۰ پوند، یک لیوان نوشیدنی و یک voucher ۳۵ پوندی برای سوخت جامد دریافت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Athelstan tossed her a coin and asked her to bring a fresh tankard and some wine whilst he roused Sir John.
[ترجمه گوگل]آتلستان برای او سکه ای پرتاب کرد و از او خواست تا در حالی که سر جان را بیدار می کرد، یک تانک تازه و مقداری شراب بیاورد
[ترجمه ترگمان]آتلستن به او سکه انداخت و از او خواست که یک لیوان نو و مقداری شراب بیاورد در حالی که سر جان را بیدار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She had brought a bowl of hot chicken broth, freshly baked white manchet loaves and a tankard of watered ale.
[ترجمه گوگل]او یک کاسه آب مرغ داغ، نان مانچ سفید تازه پخته شده و یک تانک دمنوش آبدار آورده بود
[ترجمه ترگمان]او یک کاسه سوپ جوجه داغ و تازه نان سفید و یک لیوان آبجو آب و یک لیوان آبجو آورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The other picked up his drink and took a long swallow, watching her over the rim of the tankard.
[ترجمه گوگل]دیگری نوشیدنی اش را برداشت و پرستوی بلندی گرفت و او را از لبه تانکر تماشا کرد
[ترجمه ترگمان]دیگری نوشیدنی خود را برداشت و آب دهانش را قورت داد و از لبه لیوان به او نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

افتابه (اسم)
finger bowl, pitcher, ewer, tankard

ابخوری بزرگ (اسم)
tankard

انگلیسی به انگلیسی

• large drinking vessel with a handle and a hinged cover
a tankard is a large metal beer mug.

پیشنهاد کاربران

بپرس