1. Without a cold biting, nothing is tangy incense.
 [ترجمه گوگل]بدون لقمه سرد، هیچ چیز بخور تند نیست 
[ترجمه ترگمان]بدون گاز سوز هیچ چیز بخور و بخور نیست 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
2. She breathed in the crisp, tangy air and realized that it was almost autumn.
 [ترجمه گوگل]او در هوای تند و تند نفس کشید و فهمید که تقریباً پاییز است 
[ترجمه ترگمان]در هوای گرم و تند نفس می کشید و متوجه شد که تقریبا پاییز است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. It becomes indelibly graced with his tangy inner voicings and mix of the cerebral and the visceral.
 [ترجمه گوگل]با صداهای تلخ درونی و ترکیبی از مغز و احشاء به طور غیر قابل حذفی تجلیل می شود 
[ترجمه ترگمان]آن به صورت محو نشدنی درونی و ترکیبی از مغز و امعا و احشا درونی او می شود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. Chesarynth sucked in another breath of the sweet, tangy air and melted into the crowd, shuffling inside with the rest.
 [ترجمه گوگل]شزارنت یک نفس دیگر از هوای شیرین و تند را مکید و در میان جمعیت ذوب شد و با بقیه در داخل آن چرخید 
[ترجمه ترگمان]نفس عمیق دیگری از هوای شیرین و تند جاری شد و در میان جمعیت آب شد و با دیگران داخل شد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. In small quantities it adds a tangy richness to mince pies and Christmas pudding.
 [ترجمه گوگل]در مقادیر کم، به کیک های چرخ کرده و پودینگ کریسمس غنای تلخی می بخشد 
[ترجمه ترگمان]در مقادیر کم، طعم تند و تندی به کلوچه و پودینگ کریسمس اضافه می کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. Try the tangy, tart coleslaw or the potato salad.
 [ترجمه گوگل]سالاد کلم تند، تارت یا سالاد سیب زمینی را امتحان کنید 
[ترجمه ترگمان]مزه تند، تارت میوه و یا سالاد سیب زمینی را امتحان کنید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. A few drops of tangy lemon oil in the bath will freshen up a hot and clammy patient.
 [ترجمه گوگل]چند قطره روغن لیمو ترش در حمام باعث شادابی بیمار گرم و لخت می شود 
[ترجمه ترگمان]چند قطره روغن لیمو ترش در حمام، یک بیمار گرم و مرطوب را تازه خواهد کرد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. He cut it up lengthways and its tangy smell flooded out.
 [ترجمه گوگل]او آن را از درازا برش داد و بوی تند آن جاری شد 
[ترجمه ترگمان]آن را برداشت و بوی تند و تند آن را پر کرد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. It comes with a tangy coarse-grained mustard sauce.
 [ترجمه گوگل]همراه با سس خردل درشت دانه تند می آید 
[ترجمه ترگمان] با سس تند سس خردل میاد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. It brightens traditional noodle soups and adds a tangy note to spring rolls.
 [ترجمه گوگل]سوپ های نودل سنتی را درخشان می کند و رایحه ای تند به اسپرینگ رول ها اضافه می کند 
[ترجمه ترگمان]سوپ نودل سنتی را روشن می کند و یک یادداشت تند و تند به rolls بهاره اضافه می کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. Soft and ripe, with tangy pear, fig, apple and spice flavors that linger on the palate.
 [ترجمه گوگل]نرم و رسیده، با طعم گلابی تند، انجیر، سیب و ادویه که در کام باقی می ماند 
[ترجمه ترگمان]نرم و رسیده، با گلابی تند، انجیر، سیب و طعم های ادویه که روی ذائقه ثابت می ماند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. The tea goes with this tangy lemon tart perfectly.
 [ترجمه گوگل]این چای با این تارت لیموی تند کاملاً مطابقت دارد 
[ترجمه ترگمان]چای با این آب نبات لیمویی عالی است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. We love its thick, creamy texture and tangy taste.
 [ترجمه گوگل]ما عاشق بافت ضخیم، کرمی و طعم تند آن هستیم 
[ترجمه ترگمان]ما عاشق بافت ضخیم و لطیف آن و طعم تند آن هستیم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. They taste tart and sweet and tangy.
 [ترجمه گوگل]طعم ترش و شیرین و تند دارند 
[ترجمه ترگمان]مزه شیرینی و شیرین و تند می دهند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید