tangentially

جمله های نمونه

1. But while Burrows' concerns are revealed only tangentially, Smith's are delivered with her usual immediacy.
[ترجمه گوگل]اما در حالی که نگرانی‌های باروز فقط به صورت مماس آشکار می‌شوند، نگرانی‌های اسمیت با بی‌درنگ همیشگی او ارائه می‌شوند
[ترجمه ترگمان]اما در حالی که با توجه به نگرانی های صورت گرفته تنها tangentially، اسمیت با فوریت معمول به او تحویل داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. How many are tangentially sculpted because of the tools of creation (tangent-restricted solid modeling software)?
[ترجمه گوگل]چه تعداد به دلیل ابزارهای ایجاد (نرم افزار مدل سازی جامد محدود با مماس) به صورت مماس مجسمه سازی شده اند؟
[ترجمه ترگمان]چند تا از آن ها به دلیل ابزار ایجاد (نرم افزار مدل سازی محکم محدود محدود)ساخته شده اند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Three dimensional body fitted grid in a tangentially fired boiler is generated with poisson equation at computation domain and good results are achieved.
[ترجمه گوگل]شبکه تناسب بدنه سه بعدی در دیگ بخار با شعله مماسی با معادله پواسون در حوزه محاسباتی ایجاد می شود و نتایج خوبی به دست می آید
[ترجمه ترگمان]شبکه سه بعدی برازش شده در یک دیگ بخار با استفاده از معادله پواسون در حوزه محاسبه و نتایج خوب بدست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Tangentially, x11vnc includes an enhanced Viewer package that fits the needs of the project described in this article.
[ترجمه گوگل]به طور مماس، x11vnc شامل یک بسته Viewer پیشرفته است که متناسب با نیازهای پروژه شرح داده شده در این مقاله است
[ترجمه ترگمان]tangentially، x۱۱vnc شامل یک بسته نمایشگر پیشرفته است که متناسب با نیازهای پروژه توصیف شده در این مقاله است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Even family members traveling together connect only tangentially, as we see in this photograph.
[ترجمه گوگل]همانطور که در این عکس می بینیم، حتی اعضای خانواده که با هم سفر می کنند، فقط به صورت مماس به هم متصل می شوند
[ترجمه ترگمان]حتی اعضای خانواده که با هم سفر می کنند، تنها tangentially را به هم متصل می کنند، همانطور که در این عکس می بینیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A flurry of offhand "tablet" shout-outs in tangentially related patents followed, but none carried much weight.
[ترجمه گوگل]انبوهی از فریادهای غیرمستقیم "تبلت" در پتنت هایی که به طور مماسی مرتبط بودند، دنبال شد، اما هیچ کدام وزن زیادی نداشت
[ترجمه ترگمان]در پی آن، موجی از shout \"لوح\" بر روی outs مربوط به tangentially ثبت شد، اما هیچ یک از آن ها وزن زیادی حمل نکردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It is more preferable to select tangentially polarized cylindrical transducer in applications.
[ترجمه گوگل]انتخاب مبدل استوانه ای پلاریزه مماسی در کاربردها ترجیح داده می شود
[ترجمه ترگمان]بهتر است که transducer استوانه ای قطبی شده را در برنامه ها انتخاب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Simple columnar cells cut tangentially to show how they form a very regular "pavement" when viewed from the surface.
[ترجمه گوگل]سلول های ستونی ساده به صورت مماس بریده می شوند تا نشان دهند که چگونه وقتی از سطح مشاهده می شوند، یک "روسازی" بسیار منظم تشکیل می دهند
[ترجمه ترگمان]سلول های ستونی ساده tangentially را برش می دهند تا نشان دهند که چگونه یک \"سنگفرش\" منظم را هنگامی که از سطح مشاهده می شود، تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A 200MW tangentially coal-fired boiler was retrofitted with a micronized coal reburning system and the performance tests were conducted subsequently.
[ترجمه گوگل]یک دیگ بخار 200 مگاواتی مماس با سوخت زغال سنگ با یک سیستم ذغال‌سوز مجدد میکرونیزه مجهز شد و آزمایش‌های عملکرد متعاقبا انجام شد
[ترجمه ترگمان]یک دیگ بخار زغال سنگ ۲۰۰ مگاواتی tangentially با یک سیستم reburning زغال سنگ micronized retrofitted و تست های عملکرد پس از آن انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It describes additional experimental work, measuring the belt-slip speed tangentially about both of the pulleys in the variator.
[ترجمه گوگل]این کار آزمایشی اضافی را توصیف می‌کند و سرعت لغزش تسمه را به صورت مماس در مورد هر دو قرقره در متغیر اندازه‌گیری می‌کند
[ترجمه ترگمان]این روش کار تجربی اضافی را توضیح می دهد و سرعت لغزش - slip را در حدود هر دو قرقره ها در the اندازه گیری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This article begins with a discussion of achievements in research and questions raised in connection with the deviation of burner jets in a tangentially fired fur nace.
[ترجمه گوگل]این مقاله با بحث در مورد دستاوردهای تحقیق و سؤالات مطرح شده در رابطه با انحراف جت های مشعل در یک پوسته خز با آتش مماس آغاز می شود
[ترجمه ترگمان]این مقاله با بحث درباره دستاوردها در تحقیقات و سوالات بالا رفته در ارتباط با انحراف از جت burner در یک tangentially با استفاده از nace fur آغاز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. With PDA System the experiment and spectrum analysis on turbulent now had been conducted for vertical bias combustion in tangentially fired furnace.
[ترجمه گوگل]با سیستم PDA، آزمایش و تجزیه و تحلیل طیف بر روی آشفته اکنون برای احتراق بایاس عمودی در کوره مشروب مماسی انجام شده است
[ترجمه ترگمان]با استفاده از سیستم PDA، آزمایش و تجزیه و تحلیل طیفی بر روی اغتشاش در حال حاضر برای احتراق جهت گیری عمودی در کوره fired بکار گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The circumstances are delicate, involving their mother and, more tangentially, their father.
[ترجمه گوگل]شرایط حساس است و مادر و به‌طور مماس‌تر پدرشان را درگیر می‌کند
[ترجمه ترگمان]اوضاع و احوال با mother و involving و، و پدرشان بیشتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Other internet issues that seized our attention in 2010 are at least tangentially related to this debate.
[ترجمه گوگل]سایر مسائل اینترنتی که در سال 2010 توجه ما را به خود جلب کرد، حداقل به طور مماس با این بحث مرتبط است
[ترجمه ترگمان]سایر مسائل اینترنتی که در سال ۲۰۱۰ توجه ما را به خود جلب کرده، حداقل tangentially مربوط به این بحث هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in a tangential manner

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : tangent
✅️ صفت ( adjective ) : tangential
✅️ قید ( adverb ) : tangentially
به طور غیرمستقیم
ضمنی
در جمله من این معنی انگلیسی درست بود
If you describe something as tangential, you mean that it has only a slight or indirect connection with the thing you are concerned with, and is therefore not worth considering seriously.
به معنی مختصراً یا بررسی اجمالی چیزی

بطور مماس
مماس

بپرس