1. in tandem
1- پشت سرهم،دوپشته (یاسه پشته و غیره)،دوترکه
2. the horses were harnessed in tandem
اسب ها را یکی به دنبال دیگری مهار کرده بودند.
3. to ride a horse in tandem
دو نفره (دو ترکه یا دوپشته) سوار اسب شدن
4. the two brothers run the restaurant in tandem
آن دو برادر رستوران رابا هم اداره می کنند.
5. Malcolm's contract will run in tandem with his existing one.
[ترجمه گوگل]قرارداد مالکوم با قرارداد فعلی او اجرا خواهد شد
[ترجمه ترگمان]قرارداد مالکوم با روش موجود همراه خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The two companies often work in tandem.
[ترجمه گوگل]این دو شرکت اغلب با هم کار می کنند
[ترجمه ترگمان]این دو شرکت اغلب پشت سر هم کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The heart and lungs will be transplanted in tandem.
[ترجمه گوگل]قلب و ریه ها به صورت پشت سر هم پیوند خواهند شد
[ترجمه ترگمان]قلب و ریه ها به صورت tandem پیوند خواهند یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Stock prices pushed sharply higher this afternoon in tandem with a rise in the dollar.
[ترجمه گوگل]قیمت سهام در عصر امروز همزمان با افزایش ارزش دلار به شدت افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]قیمت سهام این بعد از ظهر به دلیل افزایش دلار به شدت بالاتر رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The group operated in tandem with local criminals.
[ترجمه گوگل]این گروه همراه با جنایتکاران محلی عمل می کرد
[ترجمه ترگمان]این گروه در کنار مجرمان محلی فعالیت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. You can almost hear them booed in tandem by the Giants' irate fans.
[ترجمه گوگل]تقریباً میتوانید صدای آنها را در پشت سر هم توسط طرفداران خشمگین غولها بشنوید
[ترجمه ترگمان]شما تقریبا می توانید آن ها را به دنبال طرفداران خشمگین Giants هو کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Think back to the day Joan Yancey of Tandem returned from the sales conference.
[ترجمه گوگل]به روزی فکر کنید که Joan Yancey از Tandem از کنفرانس فروش بازگشت
[ترجمه ترگمان]به روزی که جوآن Yancey از Tandem از کنفرانس فروش بازگشته است فکر کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The campaign for access must run in tandem with the campaign for clean rivers.
[ترجمه گوگل]کمپین دسترسی باید همزمان با کمپین برای رودخانه های پاک اجرا شود
[ترجمه ترگمان]کمپین دسترسی باید به موازات مبارزه برای رودخانه های تمیز اجرا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. These simulations require economists to work in tandem with water and air-quality scientists.
[ترجمه گوگل]این شبیهسازیها به اقتصاددانان نیاز دارد که با دانشمندان کیفیت آب و هوا همکاری کنند
[ترجمه ترگمان]این شبیه سازی ها به اقتصاددانان نیاز دارند تا در کنار دانشمندان با کیفیت آب و هوا کار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. A tandem relationship . . . A great deal of discussion has centred around the meaning of this word Paraclete.
[ترجمه گوگل]یک رابطه پشت سر هم بحث های زیادی در مورد معنای این کلمه Paraclete متمرکز شده است
[ترجمه ترگمان]یک رابطه پشت سر هم، بحث زیادی پیرامون معنای این کلمه متمرکز بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. These splendid shows run in tandem until 3 March.
[ترجمه گوگل]این نمایش های باشکوه تا 3 مارس به صورت پشت سر هم اجرا می شوند
[ترجمه ترگمان]این نمایش های باشکوه تا ۳ مارس ادامه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید