tambour

/ˈtæmbʊər//ˈtæmbʊə/

معنی: طبل، دهل، طبال، دینامیت، تنبور، تنفس نگار، بنض نگار، رویه یا دیواره متحرک چوبی
معانی دیگر: (از ریشه ی فارسی)، دنبره، پرده ی حصیری، دیواره ی چوبی، (دو حلقه ی چوبی که پارچه را تنگ در میان آنها قرار می دهند) کارگاه، قاب، طبله ی سوزن دوزی، بن­ نگار، مبل سازی رویه یا دیواره متحرک چوبی، دیواره متحرک چوبی ساختن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a drum.

(2) تعریف: a small embroidery frame consisting of two wooden hoops that fit tightly together to hold and stretch out the cloth that is to be worked on.

جمله های نمونه

1. It was followed by musicians with tambour, fife and viol.
[ترجمه گوگل]پس از آن نوازندگانی با تنبور، فایف و ویل دنبال شد
[ترجمه ترگمان]پس از آن موسیقیدانان با tambour، فایف و ویول از آن پیروی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The tambour is a hand drum instrument found in the Middle-East. It is often played solo to show the performer's dexterity in rhythm and speed.
[ترجمه گوگل]تنبور یک ساز طبل دستی است که در خاورمیانه یافت می شود اغلب به صورت تک نواخته می شود تا مهارت اجرا کننده در ریتم و سرعت نشان داده شود
[ترجمه ترگمان]The یک ابزار ساز دستی است که در خاور میانه یافت می شود آن اغلب به صورت انفرادی نمایش داده می شود تا مهارت نوازنده را در ریتم و سرعت نشان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Guildford returned leading a large company of masked figures who marched into the hall to the raucous clamour of tambour and fife.
[ترجمه گوگل]گیلدفورد به رهبری گروه بزرگی از چهره‌های نقاب‌دار برگشت که با صدای طوفان تنبور و فایف به سالن راهپیمایی کردند
[ترجمه ترگمان]Guildford به رهبری گروه بزرگی از چهره های نقاب دار برگشت که با سر و صدای ناهنجار of و fife وارد تالار شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This apart, in modern times the western musical instruments like the Tambourin and the Tambour are adaptations of the Indian Tambora and Tanpura.
[ترجمه گوگل]جدا از این، در دوران مدرن، آلات موسیقی غربی مانند تامبورن و تنبور اقتباسی از تامبورا و تانپورای هندی هستند
[ترجمه ترگمان]این از هم جدا، در دوران مدرن، سازه ای موسیقی غربی مانند Tambourin و the با Tambora هندی و Tanpura هندی سازگاری دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. On the books of profane music which entered the convent, amour (love) was replaced by tambour (drum) or pandour.
[ترجمه گوگل]در کتاب‌های موسیقی بی‌حرمتی که وارد صومعه شد، آمور (عشق) با تنبور (طبل) یا پاندور جایگزین شد
[ترجمه ترگمان]در کتاب های موسیقی کفر آمیز که وارد دیر شد، عشق (عشق)با tambour (درام)یا pandour جایگزین شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Thrust self aligning roller bearing is one type of thrust bearing with tambour roller aslant ranged.
[ترجمه گوگل]یاتاقان غلتکی تراست خود تراز یکی از انواع یاتاقان های رانش با دامنه شیب غلتکی تنبور است
[ترجمه ترگمان]bearing self Thrust یک نوع فشار باری است که در دامنه roller tambour کج قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

طبل (اسم)
drum, tom-tom, tambourine, tympan, tabor, tambour, tatoo

دهل (اسم)
drum, kettledrum, timpani, tambour, kettle

طبال (اسم)
drum, tambour, drum major, drummer, tympanist

دینامیت (اسم)
dynamite, tambour

تنبور (اسم)
tabor, tambour

تنفس نگار (اسم)
tambour

بنض نگار (اسم)
tambour

رویه یا دیواره متحرک چوبی (اسم)
tambour

انگلیسی به انگلیسی

• drum (music); small round embroidery frame

پیشنهاد کاربران

بپرس