talker

/ˈtɔːkər//ˈtɔːkə/

معنی: سخنگو، گوینده، حرف مفت زن، ناطق، ادم ناطق، اهل محاوره
معانی دیگر: ادم ناطق، ناطق، سخنگو

جمله های نمونه

1. he is a fast talker
او زبان چرب و نرمی دارد.

2. A great talker is a great liar.
[ترجمه گوگل]یک سخنگو بزرگ یک دروغگوی بزرگ است
[ترجمه ترگمان]یک سخنگو خیلی دروغ گو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. That fellow is a great talker.
[ترجمه گوگل]آن شخص سخنور بزرگی است
[ترجمه ترگمان]این مرد خیلی وراجی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He's more a talker than a doer .
[ترجمه گوگل]او بیشتر سخنگو است تا عمل کننده
[ترجمه ترگمان]بیشتر از یک نفر حرف می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Dole is a doer, not a talker.
[ترجمه گوگل]دول یک عمل کننده است، نه سخنگو
[ترجمه ترگمان]! دول - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She's a great talker, isn't she?
[ترجمه گوگل]او سخنور خوبی است، اینطور نیست؟
[ترجمه ترگمان]آدم پرحرفی است، این طور نیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Anthony's a great talker - sometimes you just can't get a word in.
[ترجمه گوگل]آنتونی سخنور فوق العاده ای است - گاهی اوقات نمی توانید یک کلمه صحبت کنید
[ترجمه ترگمان]آنتونی s است - بعضی وقت ها هم نمی توانید یک کلمه حرف بزنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I'm afraid he's more of a talker than a doer, which is why he never finishes anything.
[ترجمه گوگل]من می ترسم که او بیشتر سخنگو باشد تا انجام دهنده، به همین دلیل است که او هرگز چیزی را تمام نمی کند
[ترجمه ترگمان]متاسفانه بیشتر از یک نفر حرف می زند، که به همین دلیل است که او هیچ وقت کاری را تمام نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. What a talker your mum is - I couldn't get off the phone!
[ترجمه گوگل]مامانت چقد حرف میزنه - نتونستم گوشی رو قطع کنم!
[ترجمه ترگمان]از پشت تلفن با صدای بلند گفتم: - من نمی تونم از پشت تلفن بلند شم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He's a smooth talker.
[ترجمه گوگل]او یک سخنور ساده است
[ترجمه ترگمان]آدم پرحرفی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A good talker is not necessarily a sincere man. A religious believer is not necessarily a moral person. Dr T. P. Chia
[ترجمه گوگل]یک سخنگو خوب لزوماً یک مرد صمیمی نیست مؤمن دینی لزوماً فردی با اخلاق نیست دکتر تی پی چیا
[ترجمه ترگمان]سخنگویی خوب لزوما یک مرد صادق نیست مومن مذهبی لزوما یک فرد اخلاقی نیست دکتر تی پی چیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Big talker and longtime Tucsonan Martin Rivera will conduct a free workshop for those interested in the time-honored art of storytelling.
[ترجمه گوگل]مارتین ریورا، سخنور بزرگ و باسابقه توسانان، یک کارگاه رایگان برای علاقه مندان به هنر داستان سرایی برگزار خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]سخنگوی بزرگ و Tucsonan مارتین ریورا یک کارگاه رایگان برای کسانی برگزار می کند که به هنر داستان سرایی در زمان علاقه مند هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He is not much of a talker; a longish sentence for him is um, his standard reply to most questions.
[ترجمه گوگل]او زیاد اهل صحبت نیست یک جمله طولانی برای او ام، پاسخ استاندارد او به اکثر سوالات است
[ترجمه ترگمان]زیاد حرف نمی زند، یک جمله longish که برای او حکم می کند، این جواب standard است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I was a talker, too, although not to that degree, but a definite, moderate talker.
[ترجمه گوگل]من هم اهل صحبت بودم، البته نه در آن حد، اما یک متکلم قطعی و معتدل
[ترجمه ترگمان]من هم زیاد حرف می زدم، هرچند نه به این درجه، بلکه خیلی هم حرف می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سخنگو (اسم)
announcer, speaker, broadcaster, narrator, talker, spokesman, newsreader, newscaster, mouthpiece, elocutionist, spieler, newsperson, prolocutor, talking head

گوینده (اسم)
announcer, speaker, teller, broadcaster, narrator, talker

حرف مفت زن (اسم)
talker, prattler, blabber

ناطق (اسم)
speaker, talker, orator

ادم ناطق (اسم)
talker

اهل محاوره (اسم)
talker

تخصصی

[برق و الکترونیک] گوینده

انگلیسی به انگلیسی

• one who talks, one who is a good conversationalist; talkative person, loquacious person, chatty person

پیشنهاد کاربران

وراج
همون اهل صحبت یا اهل محاوره ترجمه بهتریه.
flatterer یعنی چاپلوس.
A be sweet talker
یه چاپلوسی شیرین.
چاپلوس
البته سخنرانه، ولی بسته به محتوای داستان و تصاویر و. . . می خوره چاپلوس باشه
چون یه نفر دیگه از این قضیه رنج میبرد که آن شخص شیرین زبانی میکرد
بگو بخند
اهل صحبت

بپرس