talk somebody down

پیشنهاد کاربران

1. To Persuade Someone to Lower Their Price
- Persian: چانه زدن ( چانه زدن برای پایین آوردن قیمت )
- Example:
"I managed to talk him down to 50 dollars. "
"من توانستم او را راضی کنم قیمت را به ۵۰ دلار پایین بیاورد. "
...
[مشاهده متن کامل]

2. To Calm Someone Down ( Through Talking )
- Persian: آرام کردن ( با حرف زدن ) ، تسکین دادن
- Example:
"She was angry, but I talked her down. "
"او عصبانی بود، اما من با حرف زدن آرامش کردم. "
3. To Belittle or Talk Disparagingly About Someone
- Persian: تحقیر کردن، کوچک کردن ( با حرف زدن )
- Example:
"He’s always talking people down to make himself look better. "
"او همیشه دیگران را تحقیر می کند تا خودش را بهتر نشان دهد. "
deepseek