talk sense

جمله های نمونه

1. Talk sense! There's no way we can afford a new car!
[ترجمه احمدرضا کرمی] حرف کج نزن! امکان نداره بتونیم از پس خرید یه ماشین جدید بر بیایم!
|
[ترجمه گوگل]منطقی حرف زدن! هیچ راهی برای خرید یک ماشین جدید وجود ندارد!
[ترجمه ترگمان]حرف بزن! هیچ راهی نداره که بتونیم یه ماشین جدید بخریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The speaker pinned philosophy down and made it talk sense.
[ترجمه گوگل]سخنران فلسفه را پین کرد و آن را منطقی به صحبت کرد
[ترجمه ترگمان]سخنران فلسفه را به زمین میخکوب کرد و آن را منطقی دانست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If you can't talk sense, I'm leaving!
[ترجمه گوگل]اگر نمی توانید منطقی صحبت کنید، من می روم!
[ترجمه ترگمان]اگه نتونی با عقل حرف بزنی، من دارم میرم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Can't you talk sense ?
[ترجمه گوگل]نمیتونی منطقی حرف بزنی؟
[ترجمه ترگمان]نمی تونی با عقل حرف بزنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He had already tried to talk sense into Jotan, and had got nowhere.
[ترجمه گوگل]او قبلاً سعی کرده بود با جوتان حرف بزند و به جایی نرسیده بود
[ترجمه ترگمان]او قبلا سعی کرده بود با عقل و منطق حرف بزند و هیچ جا پیدا نمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Someone needs to talk sense into Rob before he gets hurt.
[ترجمه گوگل]یک نفر باید قبل از اینکه راب صدمه ببیند با او صحبت کند
[ترجمه ترگمان]یه نفر باید قبل از اینکه صدمه ببینه با \"راب\" حرف بزنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I just want our politicians to talk sense for a change.
[ترجمه گوگل]من فقط از سیاستمداران ما می خواهم که برای یک تغییر منطقی صحبت کنند
[ترجمه ترگمان]من فقط می خواهم سیاستمداران ما برای تغییر عقیده داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Why don't you talk sense!
[ترجمه گوگل]چرا منطقی حرف نمیزنی!
[ترجمه ترگمان]چرا با عقل حرف نمی زنی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Talk sense to a fool and he calls you foolish. Euripides
[ترجمه گوگل]با یک احمق منطقی صحبت کنید و او شما را احمق خطاب می کند اوریپید
[ترجمه ترگمان]با عقل جور در میان و او تو را احمق خطاب می کند Euripides …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Someone who could talk sense would get my vote, but most politicians don't.
[ترجمه گوگل]کسی که بتواند منطقی صحبت کند، رای من را می گیرد، اما اکثر سیاستمداران این کار را نمی کنند
[ترجمه ترگمان]کسی که می توانست با عقل حرف بزند، رای من را می گرفت، اما بیشتر سیاستمداران این کار را نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. So you have to talk sense into him.
[ترجمه گوگل]پس باید با او حرف منطقی زد
[ترجمه ترگمان] پس باید باه اش حرف بزنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Let's talk sense to the American people ( Adlai E. Stevenson ).
[ترجمه گوگل]بیایید با مردم آمریکا منطقی صحبت کنیم (ادلای ای استیونسون)
[ترجمه ترگمان]بیایید با مردم آمریکا (Adlai E)صحبت کنیم استیون سن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Ju: Plaintiff, you talk sense. Bailiffs, take defendant for me.
[ترجمه گوگل]جو: شاکی، تو منطقی حرف میزنی ضابطین، متهم را برای من بگیرید
[ترجمه ترگمان]Ju، تو با عقل حرف می زنی Bailiffs، متهم را برای من بگیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. And Chang Sheng primary chatkan talk sense upheavals of the simplicity and moving self - confidence .
[ترجمه گوگل]و چانگ شنگ چتکان بحث اولیه تحولات حس سادگی و حرکت اعتماد به نفس
[ترجمه ترگمان]و چانگ شنگ هشدار اولیه chatkan از سادگی و اعتماد به نفس در حال حرکت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. You should talk sense into him and make him realize he was wrong.
[ترجمه گوگل]شما باید با او منطقی صحبت کنید و به او بفهمانید که اشتباه کرده است
[ترجمه ترگمان]باید با عقل جور در بیاد و مجبورش کنی بفهمه که اشتباه کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• speak with taste, speak regarding matters of interest

پیشنهاد کاربران

عقلانی و معقول صحبت کردن
از روی هوا صحبت نکردن
متضاد : talk nonsense
حرف حساب زدن
حرف درست و حسابی زدن.
عقبه باسان سوز ( به ترکی )
حرف درست و منطقی
حرف حق زدن
عقلانی صحبت کردن، حرف حساب زدن
to speak in a reasonable way

بپرس