1. If you two don't talk out the differences between you, it'll be very difficult for you to continue working together.
[ترجمه گوگل]اگر شما دو نفر اختلافات بین خود را بیان نکنید، ادامه همکاری برای شما بسیار دشوار خواهد بود
[ترجمه ترگمان]اگر شما دو نفر از تفاوت های بین شما حرف نزنید، برای شما خیلی سخت خواهد بود که با هم کار خود ادامه بدهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر شما دو نفر از تفاوت های بین شما حرف نزنید، برای شما خیلی سخت خواهد بود که با هم کار خود ادامه بدهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. They should sit down to talk out their differences.
[ترجمه گوگل]آنها باید بنشینند تا اختلافات خود را بیان کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها باید بنشینند و اختلافاتشان را حل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها باید بنشینند و اختلافاتشان را حل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Talk out your problems. Do not keep them bottled up.
[ترجمه گوگل]مشکلات خود را بیان کنید آنها را در بطری نگهداری نکنید
[ترجمه ترگمان] با مشکلاتت حرف بزن اونا رو در بطری نگه ندار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] با مشکلاتت حرف بزن اونا رو در بطری نگه ندار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. We need to talk out the issue with the others before making a decision.
[ترجمه گوگل]قبل از تصمیم گیری باید موضوع را با دیگران در میان بگذاریم
[ترجمه ترگمان]ما باید قبل از تصمیم گیری درباره مساله با دیگران صحبت کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما باید قبل از تصمیم گیری درباره مساله با دیگران صحبت کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Also this week: Ben and Mandy talk out of turn while Luke is listening.
[ترجمه گوگل]همچنین در این هفته: بن و مندی بدون نوبت صحبت می کنند در حالی که لوک در حال گوش دادن است
[ترجمه ترگمان]در ضمن این هفته: بن و مندی از وقتی که لوک گوش می کنه حرف می زنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در ضمن این هفته: بن و مندی از وقتی که لوک گوش می کنه حرف می زنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Our aim is to talk out a settlement regime that will satisfy both of our interests.
[ترجمه گوگل]هدف ما صحبت از یک رژیم شهرک سازی است که منافع هر دوی ما را برآورده کند
[ترجمه ترگمان]هدف ما صحبت کردن با رژیم توافقی است که هر دو منافع ما را برآورده خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف ما صحبت کردن با رژیم توافقی است که هر دو منافع ما را برآورده خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. You should always talk out your problems with someone you trust.
[ترجمه گوگل]همیشه باید مشکلات خود را با کسی که به او اعتماد دارید در میان بگذارید
[ترجمه ترگمان]تو همیشه باید مشکلاتت رو با کسی که بهش اعتماد داری حرف بزنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تو همیشه باید مشکلاتت رو با کسی که بهش اعتماد داری حرف بزنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. They all encouraged her to talk out her anxieties.
[ترجمه گوگل]همه آنها او را تشویق کردند تا نگرانی هایش را بیان کند
[ترجمه ترگمان]همه او را تشویق می کردند تا درباره نگرانی های او حرف بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همه او را تشویق می کردند تا درباره نگرانی های او حرف بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. If a woman can talk out of the two sides of her mouth at the same time, a great deal will be said on both sides.
[ترجمه گوگل]اگر زنی بتواند همزمان از دو طرف دهانش حرف بزند، از هر دو طرف حرف زیادی زده می شود
[ترجمه ترگمان]اگر یک زن می تواند هم زمان از دو طرف دهانش حرف بزند، در هر دو طرف معامله بزرگی انجام خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر یک زن می تواند هم زمان از دو طرف دهانش حرف بزند، در هر دو طرف معامله بزرگی انجام خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. They should sit down talk out their differences.
[ترجمه گوگل]آنها باید بنشینند و درباره اختلافات خود صحبت کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها باید بنشینند و اختلافاتشان را حل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها باید بنشینند و اختلافاتشان را حل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Parents should also encourage their to talk out loud about things they are doing.
[ترجمه گوگل]والدین همچنین باید آنها را تشویق کنند تا در مورد کارهایی که انجام می دهند با صدای بلند صحبت کنند
[ترجمه ترگمان]والدین نیز باید آن ها را تشویق کنند که در مورد کارهایی که انجام می دهند با صدای بلند صحبت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]والدین نیز باید آن ها را تشویق کنند که در مورد کارهایی که انجام می دهند با صدای بلند صحبت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Don't talk out of your hat! You couldn't possibly have got here in only half an hour.
[ترجمه گوگل]از کلاه خودت حرف نزن! شما احتمالاً در عرض نیم ساعت نمی توانید به اینجا برسید
[ترجمه ترگمان]از کلاهت حرف نزن! احتمالا تا نیم ساعت دیگر نمی توانی به اینجا بیایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از کلاهت حرف نزن! احتمالا تا نیم ساعت دیگر نمی توانی به اینجا بیایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Instead, users talk out controversies online, and only rarely pull the plug on someone. As Mr.
[ترجمه گوگل]درعوض، کاربران به صورت آنلاین بحثهای خود را مطرح میکنند و به ندرت به کسی سر میزنند همانطور که آقای
[ترجمه ترگمان]در عوض، کاربران بحث ها را به صورت آنلاین انجام می دهند و به ندرت ممکن است کسی را جلب کند به عنوان آقای …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در عوض، کاربران بحث ها را به صورت آنلاین انجام می دهند و به ندرت ممکن است کسی را جلب کند به عنوان آقای …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Talk out your problems, do not keep them inside.
[ترجمه گوگل]مشکلات خود را بیان کنید، آنها را در داخل نگه ندارید
[ترجمه ترگمان]با مشکلات خود صحبت کنید، آن ها را در داخل نگه ندارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با مشکلات خود صحبت کنید، آن ها را در داخل نگه ندارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید