talk around


وادار کردن، (با حرف) راضی کردن، ترغیب کردن

جمله های نمونه

1. We spent a whole hour talking around the problem before looking at ways of solving it.
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه به راه‌های حل آن بپردازیم، یک ساعت تمام در مورد مشکل صحبت کردیم
[ترجمه ترگمان]ما قبل از اینکه به راه هایی برای حل آن نگاه کنیم یک ساعت تمام در اطراف مساله صحبت کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He had never heard Alex talk around dope before.
[ترجمه گوگل]او هرگز نشنیده بود که الکس در مورد دوپ صحبت کند
[ترجمه ترگمان]قبلا نشنیده بود که الکس با مواد مخدر حرف بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It was the talk around the base.
[ترجمه گوگل]صحبت های اطراف پایگاه بود
[ترجمه ترگمان]این صحبت دور و بر پایه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Robyn listened helplessly as they talked around and about her and remembered.
[ترجمه گوگل]رابین با درماندگی به او گوش می داد و در مورد او صحبت می کردند و به یاد می آورد
[ترجمه ترگمان]وقتی با هم حرف می زدند، روبین با درماندگی به حرف های او گوش می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Why was she conspiring with him to talk around the subject rather than come to the point?
[ترجمه گوگل]چرا او با او توطئه می کرد تا در مورد موضوع صحبت کند نه اینکه سر اصل مطلب باشد؟
[ترجمه ترگمان]چرا او داشت با او توطئه می کرد تا موضوع صحبت را عوض کند تا به اصل مطلب؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Let's have more work and less talk around here.
[ترجمه گوگل]بیا اینجا بیشتر کار کنیم و کمتر حرف بزنیم
[ترجمه ترگمان]بیا بیشتر کار کنیم و کم تر حرف بزنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Why did she talk around the subject rather than come to the point?
[ترجمه گوگل]چرا او به جای اینکه سر اصل مطلب بیاید، پیرامون موضوع صحبت کرد؟
[ترجمه ترگمان]چرا موضوع صحبت را عوض کرد تا به اصل مطلب برسد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Everybody took care not to talk around her about the quake or her family.
[ترجمه گوگل]همه مراقب بودند که اطرافش در مورد زلزله یا خانواده اش صحبت نکنند
[ترجمه ترگمان]هر کسی مراقب او در مورد زلزله یا خانواده اش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Despite all the talk around them, the principals in the saga remain quiet.
[ترجمه گوگل]با وجود تمام صحبت‌هایی که در اطراف آنها وجود دارد، مدیران در حماسه ساکت هستند
[ترجمه ترگمان]با وجود تمام صحبت ها در اطراف آن ها، مدیران در این حماسه آرام باقی می مانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Already China is squabbling fiercely with Asian neighbors as protectionist talk around the world rises alarmingly.
[ترجمه گوگل]در حالی که صحبت های حمایت گرایانه در سراسر جهان به طرز نگران کننده ای افزایش یافته است، چین به شدت با همسایگان آسیایی درگیر است
[ترجمه ترگمان]چین در حال حاضر با همسایگان آسیایی که در اطراف جهان با خشونت صحبت می کنند، به طور هشدار دهنده ای در حال مشاجره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

🔹 معادل فارسی پیشنهادی: حرف زدن غیرمستقیم درباره ی موضوعی / طفره رفتن از اصل مطلب / دور زدن موضوع اصلی با صحبت
🔹 مثال ها:
They spent an hour talking around the issue without solving it. یک ساعت درباره ی موضوع حرف زدن ولی هیچ راه حلی ارائه ندادن.
...
[مشاهده متن کامل]

She talked him around to joining the team. با صحبت، راضیش کرد که به تیم بپیونده.
Stop talking around the problem — just say what you mean! از دور زدن موضوع دست بردار — فقط بگو منظورت چیه!
🔹 مترادف ها: beat around the bush • avoid the point • skirt the issue • persuade gently • coax

To avoid speaking directly about something
پیرامون موضوعی صحبت کردن، به حواشی موضوع پرداختن
He just kept talking around the subject and didn't tackle the main issues.
مخ زدن ( مخ کسی را برای انجام کاری زدن ) ، متقاعد کردن
صحبت کردن راجع به چیزی به طور کلی