talented

/ˈtæləntəd//ˈtæləntɪd/

معنی: مستعد، باهنر، نعمت خدا داده، خوش طبع، خوش ذوق، خوش قریحه، درون داشت
معانی دیگر: talent استعداد

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: possessing a natural aptitude or gift for something.
مترادف: gifted
متضاد: untalented

- a talented harpist
[ترجمه گوگل] یک نوازنده چنگ با استعداد
[ترجمه ترگمان] یک نابغه با استعداد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- a talented young woman
[ترجمه گوگل] یک زن جوان با استعداد
[ترجمه ترگمان] یک زن جوان با استعداد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. talented physicians who hire themselves out to the highest bidders
پزشکان حاذقی که برای هرکه بیشتر پول بدهد کار می کنند

2. he had to live under the shadow of his handsome, talented brother
او ناچار بود تحت الشعاع برادر خوش قیافه و پر استعداد خود باقی بماند.

3. They are inviting talented, but unheralded film-makers to submit examples of their work.
[ترجمه گوگل]آنها از فیلمسازان با استعداد، اما بی سابقه دعوت می کنند تا نمونه هایی از آثار خود را ارائه دهند
[ترجمه ترگمان]آن ها با استعداد، اما unheralded را دعوت می کنند تا نمونه هایی از کار خود را ارائه دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Love isn't just for the smart of talented, but for all the animals God created.
[ترجمه گوگل]عشق فقط برای باهوشان با استعداد نیست، بلکه برای همه حیواناتی که خدا آفریده است
[ترجمه ترگمان]عشق فقط برای استعداد استعداد، بلکه برای تمام حیواناتی که خداوند خلق کرده است، نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You are such a talented and smart member of our team and we are truly grateful of having you. Though, you decide to walk an extra mile we are always here to support you. We just wish you more success on your new endeavor. Thank you because the way you motivate us is something remarkable.
[ترجمه گوگل]شما یک عضو با استعداد و باهوش از تیم ما هستید و ما واقعاً از داشتن شما سپاسگزاریم با این حال، شما تصمیم می گیرید یک مایل بیشتر پیاده روی کنید، ما همیشه اینجا هستیم تا از شما حمایت کنیم ما فقط برای شما آرزوی موفقیت بیشتر در تلاش جدید خود را داریم از شما متشکرم زیرا روشی که به ما انگیزه می دهید چیز قابل توجهی است
[ترجمه ترگمان]شما یک عضو با استعداد و باهوش تیم ما هستید و ما واقعا از داشتن شما متشکریم اگر چه، شما تصمیم می گیرید که یک مایل بیشتر راه بروید، ما همیشه اینجا هستیم تا از شما حمایت کنیم ما فقط آرزوی موفقیت شما را در تلاش جدید خود آرزو می کنیم متشکرم چون روشی که به ما انگیزه می دهید چیز قابل توجهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He had been a talented musician in his youth.
[ترجمه گوگل]او در جوانی نوازنده ای با استعداد بود
[ترجمه ترگمان]در جوانی او یک موسیقی دان با استعداد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There are several talented people in that organization.
[ترجمه گوگل]چند نفر با استعداد در آن سازمان وجود دارند
[ترجمه ترگمان]افراد با استعداد زیادی در این سازمان وجود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She is a talented musician but is content to just dabble.
[ترجمه گوگل]او یک نوازنده با استعداد است، اما راضی است که فقط دست و پا بزند
[ترجمه ترگمان]او یک موسیقی دان با استعداد است، اما فقط به بازی کردن علاقه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He's a talented athlete who competes nationally and internationally.
[ترجمه گوگل]او یک ورزشکار با استعداد است که در سطح ملی و بین المللی شرکت می کند
[ترجمه ترگمان]او یک ورزش کار با استعداد است که در سطح ملی و بین المللی رقابت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. His recitals have earned him recognition as a talented performer.
[ترجمه گوگل]رسیتال های او باعث شده است که به عنوان یک مجری با استعداد شناخته شود
[ترجمه ترگمان]صحبت هایش او را به عنوان نوازنده با استعداد به رسمیت شناخته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Mozart was a talented musician.
[ترجمه گوگل]موتزارت یک موسیقیدان با استعداد بود
[ترجمه ترگمان]موتسارت یک موسیقی دان با استعداد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Although he's less talented, he won by sheer dogged persistence.
[ترجمه گوگل]اگرچه او استعداد کمتری دارد، اما با پشتکار محض پیروز شد
[ترجمه ترگمان]اگر چه او با استعداد کمتری دارد، با سماجت محض برنده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Like all talented musicians, he operates on a different plane from most people.
[ترجمه گوگل]مانند همه نوازندگان با استعداد، او در هواپیمای متفاوت از اکثر مردم کار می کند
[ترجمه ترگمان]او مانند همه نوازندگان با استعداد در یک صفحه متفاوت از اغلب مردم عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Talented as he is, he is not yet ready to turn professional.
[ترجمه گوگل]او که با استعداد است، هنوز آمادگی حرفه ای شدن را ندارد
[ترجمه ترگمان]با استعدادی که دارد، هنوز حاضر نیست حرفه خود را به پایان برساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The team has many talented players.
[ترجمه M.a] این تیم بازیکنان با استعدادزیادی دارد.
|
[ترجمه گوگل]این تیم بازیکنان با استعداد زیادی دارد
[ترجمه ترگمان]این تیم بازیکنان مستعد زیادی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مستعد (صفت)
able, apt, talented, disposed, prepared, fit

باهنر (صفت)
talented, artistic

نعمت خدا داده (صفت)
talented

خوش طبع (صفت)
talented, debonair, gaysome, sanguine, canty, chirpy, gifted

خوش ذوق (صفت)
talented, gifted, tasteful

خوش قریحه (صفت)
talented, gifted

درون داشت (صفت)
talented

انگلیسی به انگلیسی

• possessing a natural ability or skill, gifted
someone who is talented has a natural ability to do something well.

پیشنهاد کاربران

با استعداد❤️‍🔥
باهوش مترادفش smart
استعداد خدا دادی، باقریحه.
Having a natural ability to do something well
be a natural
استعداد
خوش طبع
با استعداد یا هنر مند

استعداد. .
با استعداد
دارای استعدا خدادادی - توانمند
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس