takes one to know one

پیشنهاد کاربران

هرگاه فردی که انتقاد میکند، نقص مشابه با فرد مورد انتقادش داشته باشد، مخاطب از این پاسخ کلاسیک به نقد یا توهین گوینده استفاده میکند که به اوایل دهه ۱۹۰۰ میلادی برمی گردد. معنی آن این است: طول میکشه تا فردی را بشناسی!
...
[مشاهده متن کامل]

در واقع این جمله کنایه از این است که: وقتی مچ کسی رو میتونی بگیری که خوب بشناسیش و چون شناخت افراد طول میکشه، پس تا کسی را خوب نشناختی در باره اش قضاوت نکن. زیرا بسیار محتمل است که اشتباه کنی.
از اینرو بهتر است با توجه به جمله فرد منتقد، یکی از معادل فارسی زیر استفاده شود:
( درباره آدمها ) سریعاً قضاوت نکن!
طول میکشه تا یکی رو بشناسی، سریعاً قضاوت نکن!
کافر دیگران را به کیش خود پندارد!
( مُچِ ) کَسی رو میتونی بگیری که اون رو بشناسی!
A ) You're so fake with people
B ) Takes one to know one
الف ) تو با مردم دغل کارانه رفتار میکنی.
ب ) طول میکشه تا یکی رو بشناسی، سریعاً قضاوت نکن!
Bob: You're an idiot
Tony: Takes one to know one
باب: تو خَری.
تونی: کافر دیگران را به کیش خود پندارد.
The detective was able to identify the criminal's behavior because he himself had once been a criminal, proving how it takes one to know one
کارآگاه توانست رفتار مجرم را شناسایی کند، زیرا خودش زمانی مجرم بوده است، و این ثابت می کند که: کَسی رو میتونی بگیری که اون رو بشناسی!
گاهی هم دوستی برای مضاح از دوست دیگرش ایراد میگیرد و آن دوست دیگر میگوید: کافر دیگران را به کیش خود پندارد، و با هم میخندند.
پس برای شوخی هم ممکن است به کار رود.
A: "You're a real jerk
B: "Yeah, well, it takes one to know one
الف ) تو واقعاً احمقی.
ب ) آره، خُب، کافر دیگران را به کیش خود پندارد!

معادل انگلیسی دیگر برای این ضرب المثل:
The pot calling the kettle black می باشد.
معادل نزدیک دیگر در زبان انگلیسی:
It takes a thief to take a thief هست.
پس بهترین معادل در فارسی "دیگ به دیگ میگه روت سیاه" هست.
...
[مشاهده متن کامل]

یه معادل جالب دیگه که بین ترک زبان ها رایج هست: "دین سیزین الیندن ایمان سیز گلر" یعنی از پس آدم بی دین، آدمی برمیاد که کلا به هیچچی باور و اعتقاد نداره ( اونی که از فرد بی دین هم بدتره )

باید مثل خود آدم باشی تا درکش کنی.
The person who expressed criticism has similar faults to the person being criticized.
قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری
دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید
دیگ به دیگ میگه روت سیاه
کافر همه را به کیش خود پندارد
باید مثل خود طرف باشی تا بفهمی/بشناسیش