taken care of

انگلیسی به انگلیسی

• cared for -, under treatment, being dealt with

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
حذف شده / از وسط برداشته شده / کشته شده ( به صورت غیرمستقیم )
در زبان محاوره ای:
طرفو جمع کردن، فرستادنش، زدنش، کارشو ساختن
🔸 تعریف ها:
1. ( استعاری – جنایی ) :
کنایه از قتل یا حذف کسی، به ویژه در زمینه های مخفیانه، مافیایی یا داستانی
...
[مشاهده متن کامل]

مثال: Don’t worry about him. He’s been taken care of.
نگرانش نباش، کارشو ساختن.
2. ( مخفیانه – توطئه آمیز ) :
اشاره به اینکه فردی به صورت پنهانی از بین رفته یا حذف شده، بدون ذکر مستقیم قتل
مثال: The witness was taken care of before the trial.
شاهدو قبل از دادگاه از وسط برداشتن.
3. ( ادبی – داستانی ) :
در فیلم ها، رمان ها یا بازی ها برای اشاره به حذف شخصیت ها به صورت غیرمستقیم
مثال: The hitman said the target was taken care of.
قاتل گفت هدف حذف شده.
🔸 مترادف ها:
eliminated – offed – taken out – dispatched – silenced – rubbed out
🔸 ریشه شناسی:
عبارت “taken care of” در اصل به معنای رسیدگی یا مراقبت بود، اما در زبان عامیانه و ادبیات جنایی، معنای کنایی �حذف� یا �کشتن� به خود گرفت.
این کاربرد از دهه ی ۱۹۵۰ در فیلم های گانگستری و رمان های جنایی رایج شد، جایی که شخصیت ها از واژه های نرم برای اشاره به اعمال خشن استفاده می کردند.

well, nowadays you have to get a work permit before you go. we didn't have to worry about those when I was there
B:yes that's already taken care of
And with that taken care of, we can move on to more serious business
و با مراقبت صورت گرفته، می توانیم به کارهای مهمتری بپردازیم
مورد رسیدگی قرارگرفته. . . . . . مراقبت شده
ترتیب انجامش داده شده. Organized