taken aback


معنی: ناگهان
معانی دیگر: متحیرماندن، پس زدن، بدگل خوردن، یکه خوردن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: startled; surprised.

- He was taken aback by the news of her death.
[ترجمه Mahan] او از خبر مرگ او شوکه شد.
|
[ترجمه گوگل] او از خبر مرگ او متحیر شد
[ترجمه ترگمان] از شنیدن خبر مرگش یکه خورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ناگهان (صفت)
unaware, slapdash, taken aback

انگلیسی به انگلیسی

• disconcerted, surprised, dismayed

پیشنهاد کاربران

When someone is taken aback, they are surprised or shocked by something unexpected. It implies being momentarily caught off guard or thrown off balance by a surprising event or statement.
از چیزی غیر منتظره، شگفت زده یا شوکه شدن.
...
[مشاهده متن کامل]

این به معنای غافلگیر شدن لحظه ای یا از دست دادن تعادل توسط یک رویداد یا بیانیه غافلگیر کننده است.
مثال؛
I was taken aback by his sudden outburst of anger.
A person might say, “She was taken aback when her boss praised her work. ”
Another might say, “The unexpected question caught him off guard and he was taken aback. ”

Surprised =almost always in a negative sense
شوکه شدن - تعجب کردن
یکه خورده
حیرت زده شدن, تعجب زده شدن, متعجب شدن.
شگفت زده شدن
تعجب کردن
خشکم زد
شوکه شدن
جا خوردن

بپرس