۱. به همراه داشتن چیزی ( To bring or carry something with )
Meaning: به معنای بردن یا داشتن چیزی با خود.
فارسی: به همراه داشتن چیزی
Example:
"I always take my phone with me when I leave the house. "
... [مشاهده متن کامل]
( من همیشه گوشی ام را وقتی از خانه می روم به همراه دارم. )
۲. پذیرفتن یا قبول کردن چیزی ( To accept or receive something )
Meaning: پذیرفتن یا قبول چیزی، معمولاً در مورد پیشنهاد یا توصیه.
فارسی: پذیرفتن یا قبول کردن چیزی
Example:
"He took her suggestion with enthusiasm. "
( او پیشنهاد او را با اشتیاق پذیرفت. )
۳. مصرف کردن چیزی ( To consume something, like food or medicine )
Meaning: مصرف چیزی، به ویژه دارو یا غذا.
فارسی: مصرف کردن چیزی
Example:
"You should take the medicine with a full glass of water. "
( شما باید دارو را با یک لیوان پر از آب مصرف کنید. )
۴. تحت تأثیر قرار گرفتن ( To be affected or influenced by something )
Meaning: به معنای تحت تأثیر یا تأثیر گرفتن از چیزی.
فارسی: تحت تأثیر قرار گرفتن از چیزی
Example:
"She took his criticism with a grain of salt. "
( او انتقاد او را با کمی احتیاط پذیرفت. )
۵. ارتباط داشتن یا سازگاری با چیزی ( To associate with or connect with something )
Meaning: به معنای ارتباط داشتن با چیزی یا کسی.
فارسی: ارتباط داشتن با چیزی
Example:
"He doesn't take well with people who complain all the time. "
( او با افرادی که همیشه شکایت می کنند ارتباط خوبی ندارد. )
۶. گرفتن یا تصرف چیزی ( To seize or take control of something )
Meaning: به معنای تصرف یا گرفتن کنترل چیزی.
فارسی: تصرف کردن چیزی
Example:
"They plan to take the market with their new product. "
( آن ها قصد دارند بازار را با محصول جدیدشان تصرف کنند. )
۷. فراهم کردن چیزی برای کسی ( To provide or give something to someone )
Meaning: به معنای فراهم کردن یا دادن چیزی به کسی.
فارسی: فراهم کردن چیزی برای کسی
Example:
"She took the book with her to read on the plane. "
( او کتاب را با خود برد تا در هواپیما بخواند. )
chatgpt
Meaning: به معنای بردن یا داشتن چیزی با خود.
فارسی: به همراه داشتن چیزی
... [مشاهده متن کامل]
( من همیشه گوشی ام را وقتی از خانه می روم به همراه دارم. )
۲. پذیرفتن یا قبول کردن چیزی ( To accept or receive something )
Meaning: پذیرفتن یا قبول چیزی، معمولاً در مورد پیشنهاد یا توصیه.
فارسی: پذیرفتن یا قبول کردن چیزی
( او پیشنهاد او را با اشتیاق پذیرفت. )
۳. مصرف کردن چیزی ( To consume something, like food or medicine )
Meaning: مصرف چیزی، به ویژه دارو یا غذا.
فارسی: مصرف کردن چیزی
( شما باید دارو را با یک لیوان پر از آب مصرف کنید. )
۴. تحت تأثیر قرار گرفتن ( To be affected or influenced by something )
Meaning: به معنای تحت تأثیر یا تأثیر گرفتن از چیزی.
فارسی: تحت تأثیر قرار گرفتن از چیزی
( او انتقاد او را با کمی احتیاط پذیرفت. )
۵. ارتباط داشتن یا سازگاری با چیزی ( To associate with or connect with something )
Meaning: به معنای ارتباط داشتن با چیزی یا کسی.
فارسی: ارتباط داشتن با چیزی
( او با افرادی که همیشه شکایت می کنند ارتباط خوبی ندارد. )
۶. گرفتن یا تصرف چیزی ( To seize or take control of something )
Meaning: به معنای تصرف یا گرفتن کنترل چیزی.
فارسی: تصرف کردن چیزی
( آن ها قصد دارند بازار را با محصول جدیدشان تصرف کنند. )
۷. فراهم کردن چیزی برای کسی ( To provide or give something to someone )
Meaning: به معنای فراهم کردن یا دادن چیزی به کسی.
فارسی: فراهم کردن چیزی برای کسی
( او کتاب را با خود برد تا در هواپیما بخواند. )
همراه خود بردن چیزی یا کسی
علاقه داشتن به
جعیتا