take up arms


1- طغیان کردن، به جنگ متوسل شدن 2- در مشاجره یا مرافعه ای شرکت کردن

جمله های نمونه

1. They threatened to take up arms against the government if their demands were not met.
[ترجمه گوگل]آنها تهدید کردند که اگر خواسته هایشان برآورده نشود، علیه دولت اسلحه به دست خواهند گرفت
[ترجمه ترگمان]آن ها تهدید کردند که اگر خواسته های آن ها برآورده نشود، علیه دولت اسلحه به دست خواهند گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He encouraged his supporters to take up arms against the state.
[ترجمه گوگل]او هوادارانش را تشویق کرد تا علیه دولت اسلحه به دست بگیرند
[ترجمه ترگمان]او طرفدارانش را تشویق کرد که علیه دولت اسلحه بردارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Still, Congress has been slow to take up arms against foolish laws that promote pollution.
[ترجمه گوگل]با این حال، کنگره در مقابله با قوانین احمقانه ای که آلودگی را ترویج می کنند کند بوده است
[ترجمه ترگمان]با این حال، کنگره نسبت به اتخاذ قوانینی علیه قوانین احمقانه که آلودگی را ترویج می کنند، کند بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The oppressed people will take up arms and will never appeal for mercy.
[ترجمه گوگل]مردم مظلوم اسلحه به دست خواهند گرفت و هرگز درخواست رحمت نخواهند کرد
[ترجمه ترگمان]مردم ستمدیده دست به سلاح خواهند زد و هرگز تقاضای بخشش نخواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We will take up arms against the invading forces.
[ترجمه گوگل]ما در برابر نیروهای متجاوز سلاح به دست خواهیم گرفت
[ترجمه ترگمان]ما در مقابل نیروهای مهاجم سلاح به دست خواهیم گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The people were quick to take up arms to defend their homeland.
[ترجمه گوگل]مردم برای دفاع از میهن خود سریع اسلحه به دست گرفتند
[ترجمه ترگمان]مردم سریع سلاح به دست می گرفتند تا از موطن خود دفاع کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The country would certainly take up arms in its own defence.
[ترجمه گوگل]این کشور مطمئناً برای دفاع از خود سلاح به دست خواهد گرفت
[ترجمه ترگمان]این کشور قطعا در دفاع از خود دست به اسلحه خواهد زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The unions have threatened to take up arms against the government's proposed wages policy.
[ترجمه گوگل]اتحادیه ها تهدید کرده اند که علیه سیاست دستمزد پیشنهادی دولت دست به سلاح خواهند برد
[ترجمه ترگمان]اتحادیه ها تهدید کرده اند که علیه سیاست پیشنهادی دولت دست به سلاح خواهند زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The country would certainly take up arms in its defence.
[ترجمه گوگل]این کشور قطعا در دفاع از خود سلاح به دست خواهد گرفت
[ترجمه ترگمان]این کشور قطعا در دفاع از خود دست به اسلحه خواهد زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He called on the people to take up arms to defend their freedom.
[ترجمه گوگل]او از مردم خواست برای دفاع از آزادی خود اسلحه به دست بگیرند
[ترجمه ترگمان]او از مردم خواست تا برای دفاع از آزادی خود سلاح به دست بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Were the negotiations to fail, would the Polisario Front take up arms again?
[ترجمه گوگل]اگر مذاکرات شکست می خورد، آیا جبهه پولیساریو دوباره دست به اسلحه می زد؟
[ترجمه ترگمان]آیا مذاکرات برای شکست جبهه پلیساریو وجود داشت؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Cattle are a recurring theme in any account of the bitterness that caused men like Robert Mugabe to take up arms.
[ترجمه گوگل]گاو یک موضوع تکراری در هر شرح تلخی است که باعث شد مردانی مانند رابرت موگابه اسلحه به دست بگیرند
[ترجمه ترگمان]گاوها یک موضوع تکراری در هر حساب تلخی هستند که باعث شد مردانی مثل رابرت موگابه اسلحه بردارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It'served as an emergency cache should Alderaan ever need to take up arms again.
[ترجمه گوگل]اگر Alderaan نیاز داشته باشد دوباره اسلحه به دست بگیرد، به عنوان یک حافظه پنهان اضطراری استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]این به عنوان یک حافظه نهان ضروری است که باید دوباره نیاز به گرفتن سلاح داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Bin laden issued three fatwahs calling upon Muslims to take up arms against the united states.
[ترجمه گوگل]بن لادن با صدور سه فتوا از مسلمانان خواست تا علیه ایالات متحده سلاح به دست بگیرند
[ترجمه ترگمان]بن لادن سه fatwahs را صادر کرد که از مسلمانان خواستند که علیه ایالات متحده دست به اسلحه ببرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

آغازکردن جنگ
دست به اسلحه برداشتن و آماده جنگ با اسلحه شدن
( 𝐭𝐚𝐤𝐞 𝐮𝐩 𝐚𝐫𝐦𝐬 ( get ready to fight with weapons
دست به اسلحه بردن، شرکت در مبارزه ی مسلحانه
مسلح شدن
آماده جنگ شدن
اسلحه به دست گرفتن و آماده جنگ شدن
to pick up weapons and become ready to fight
to begin fighting with weapons
جنگیدن
جنگ

بپرس