take umbrage at

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
رنجیدن / دلخور شدن / آزرده شدن / احساس توهین کردن
در زبان محاوره ای:
بهش برخورد، دلخور شد، ناراحت شد، قاطی کرد
- - -
🔸 تعریف ها:
1. ** ( احساسی – رسمی ) :**
...
[مشاهده متن کامل]

وقتی کسی از گفته یا رفتار دیگری احساس رنجش یا توهین می کند.
مثال: *She took umbrage at his rude remarks. *
�او از حرف های بی ادبانه اش رنجید. �
2. ** ( ادبی – بار منفی ) :**
اشاره به واکنش حساس یا دلخوری نسبت به چیزی که ممکن است توهین آمیز یا بی احترامی تلقی شود.
مثال: *He took umbrage at the suggestion that he was lazy. *
�از این پیشنهاد که او تنبل است دلخور شد. �
3. ** ( محاوره ای – واکنش شخصی ) :**
گاهی در گفت وگوها برای بیان دلخوری یا ناراحتی ساده استفاده می شود.
مثال: *Don’t take umbrage at my joke—it wasn’t serious. *
�از شوخی من دلخور نشو—جدی نبود. �
- - -
🔸 مترادف ها:
be offended – be insulted – be hurt – resent – take offense – feel slighted

به کسی برخوردن
ناراحت شدن
به دل گرفتن
به دل گرفتن
مکدر شد
ناراحت شدن
دلخور شدن
دلخور شدن، آزرده شدن
مثال:
She might take umbrage if she finds out she wasn't invited.