اصطلاح ) take something through the gauntlet
چیزی را به چالش کشیدن، چیزی را بمبارزه طلبیدن!
He's taken this cars through the gauntlet for years
او سالهاست که این خودروها را به چالش کشیده است!
... [مشاهده متن کامل]
معادل با اصطلاح های
Take up the gauntlet
دعوت به مبارزه را پذیرفتن، دفاع از کسی یا چیزی را قبول کردن
و
Throw down the gauntlet
کسی یا چیزی را به مبارزه طلبیدن!
چیزی را به چالش کشیدن، چیزی را بمبارزه طلبیدن!
او سالهاست که این خودروها را به چالش کشیده است!
... [مشاهده متن کامل]
معادل با اصطلاح های
دعوت به مبارزه را پذیرفتن، دفاع از کسی یا چیزی را قبول کردن
و
کسی یا چیزی را به مبارزه طلبیدن!