take the stand


(دادگاه) در جایگاه شهود قرار گرفتن و شهادت دادن

جمله های نمونه

1. Will the next witness please take the stand?
[ترجمه گوگل]آیا شاهد بعدی لطفاً موضع خواهد گرفت؟
[ترجمه ترگمان]شاهد بعدی لطفا جایگاه شهود رو قبول کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. And Bill was shocked to see her agent take the stand, saying that he had opposed the marriage to Bill.
[ترجمه گوگل]و بیل از اینکه نماینده او موضع گرفت شوکه شد و گفت که با ازدواج با بیل مخالفت کرده است
[ترجمه ترگمان]و بیل از دیدن نماینده او یکه خورد و گفت که او مخالف ازدواج با بیل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Having announced that it would take the stand, however, the department feared the consequences of backing down.
[ترجمه گوگل]با این حال، این وزارتخانه با اعلام این که موضع خواهد گرفت، از عواقب عقب نشینی هراس داشت
[ترجمه ترگمان]با این حال، او اعلام کرد که این موضع قدرت پشتیبانی را از دست خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. On Monday, Lieutenant Richards will take the stand.
[ترجمه گوگل]روز دوشنبه، ستوان ریچاردز در جایگاه حاضر خواهد شد
[ترجمه ترگمان]روز دوشنبه، ستوان ریچاردز، موضع را اتخاذ خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It's time for the witness to take the stand for cross - examination .
[ترجمه گوگل]وقت آن است که شاهد برای معاینه متقابل موضع بگیرد
[ترجمه ترگمان]وقتشه که اون شاهد برای بازجویی از مایش باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Will the next witness take the stand?
[ترجمه گوگل]آیا شاهد بعدی موضع خواهد گرفت؟
[ترجمه ترگمان]شاهد بعدی جایگاه شهود رو میگیره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Testimony in the case is scheduled to continue today and Baldwin is expected to take the stand.
[ترجمه گوگل]قرار است شهادت در این پرونده امروز ادامه یابد و انتظار می‌رود که بالدوین موضع بگیرد
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که Testimony در این پرونده امروز ادامه یابد و بالدوین نیز انتظار آن را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A person looking out at the dark one, mind always around, but very good, from the train, he always accompany my chat, constantly told me never to take the stand.
[ترجمه گوگل]فردی که به تاریکی نگاه می کند، همیشه حواسش به اطراف است، اما خیلی خوب است، از قطار، او همیشه گپ من را همراهی می کند، دائماً به من می گفت هرگز موضع نگیر
[ترجمه ترگمان]کسی که به تاریکی نگاه می کند، ذهن همیشه دور و بر می گردد، اما بسیار خوب، از قطار، او همیشه با گپ زدن من همراه بود، مدام به من می گفت که هرگز جایگاه را نگیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The history of East Asia determines that we must take the stand of regional system in viewing the south sea issue.
[ترجمه گوگل]تاریخ شرق آسیا مشخص می کند که ما باید در نگاه به موضوع دریای جنوب موضع نظام منطقه ای داشته باشیم
[ترجمه ترگمان]تاریخ آسیای شرقی مشخص می کند که ما باید موضع سیستم منطقه ای را در مورد مساله دریای جنوب اتخاذ کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• appear on the witness stand in court in order to testify

پیشنهاد کاربران

بپرس