🔸 معادل فارسی:
دل به دریا زدن روی چیزی / تصمیم جسورانه گرفتن / وارد عمل شدن
در زبان محاوره ای:
یهویی رفتن سراغش، دل رو زدن به دریا، پریدن توش، بی هوا شروع کردن، ریسک کردن
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ** ( تصمیم گیری – جسارت در شروع ) :**
اقدام کردن روی چیزی که قبلاً فقط درباره ش فکر می کردی—با وجود تردید، ترس، یا ریسک
مثال:
After months of hesitation, she finally took the plunge on starting her own business.
بعد از ماه ها دودلی، بالاخره دل به دریا زد و کسب وکار خودش رو شروع کرد.
2. ** ( مالی – خرید یا سرمایه گذاری ) :**
خرید یا سرمایه گذاری روی چیزی که ریسک یا هزینه ی قابل توجهی داره، معمولاً بعد از فکر زیاد
مثال:
He took the plunge on buying a house in the countryside.
دل رو زد به دریا و یه خونه تو حومه خرید.
3. ** ( احساسی – ورود به رابطه یا تعهد ) :**
در روابط عاشقانه یا تعهدات شخصی، این اصطلاح نماد عبور از ترس و ورود به مرحله ی جدیدی از ارتباطه
مثال:
They took the plunge on getting married after five years together.
بعد از پنج سال، دل به دریا زدن و ازدواج کردن.
4. ** ( طنزآمیز – شروع ناگهانی ) :**
در گفت وگوهای دوستانه، گاهی با لحن شوخی برای توصیف تصمیم های ناگهانی یا بی برنامه
مثال:
I took the plunge on trying sushi for the first time.
یهویی دل رو زدم به دریا و برای اولین بار سوشی خوردم.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
take a leap – dive in – go for it – commit – jump in – make the move – bite the bullet
دل به دریا زدن روی چیزی / تصمیم جسورانه گرفتن / وارد عمل شدن
در زبان محاوره ای:
یهویی رفتن سراغش، دل رو زدن به دریا، پریدن توش، بی هوا شروع کردن، ریسک کردن
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ** ( تصمیم گیری – جسارت در شروع ) :**
اقدام کردن روی چیزی که قبلاً فقط درباره ش فکر می کردی—با وجود تردید، ترس، یا ریسک
مثال:
بعد از ماه ها دودلی، بالاخره دل به دریا زد و کسب وکار خودش رو شروع کرد.
2. ** ( مالی – خرید یا سرمایه گذاری ) :**
خرید یا سرمایه گذاری روی چیزی که ریسک یا هزینه ی قابل توجهی داره، معمولاً بعد از فکر زیاد
مثال:
دل رو زد به دریا و یه خونه تو حومه خرید.
3. ** ( احساسی – ورود به رابطه یا تعهد ) :**
در روابط عاشقانه یا تعهدات شخصی، این اصطلاح نماد عبور از ترس و ورود به مرحله ی جدیدی از ارتباطه
مثال:
بعد از پنج سال، دل به دریا زدن و ازدواج کردن.
4. ** ( طنزآمیز – شروع ناگهانی ) :**
در گفت وگوهای دوستانه، گاهی با لحن شوخی برای توصیف تصمیم های ناگهانی یا بی برنامه
مثال:
یهویی دل رو زدم به دریا و برای اولین بار سوشی خوردم.
________________________________________
🔸 مترادف ها: