take the liberty

انگلیسی به انگلیسی

• allow oneself to, feel free to -

پیشنهاد کاربران

معادل این عبارت دقیقا میشه
جسارتا
جسارتا دیشب جای پارک شما ماشین ام رو پارک کردم.
I took the liberty to park my car in your parking spot/space
توضیح: وقتی ما بدون اجازه کاری رو انجام میدیم، معمولا میگیم جسارتا فلان کار رو کردم.
...
[مشاهده متن کامل]

حالا جالبه تو فارسی ما اصلا جازه ای نگرفتیم ولی میگیم با اجازتون من فلان کار رو کردم، در حالیکه این اصلا منطقی نیست! و اگه این جمله رو بخواهید به انگلیسی برگردانید با گفتن عباراتی مثل with your permission یا جملاتی نظیر این طرف رو گیج می کنید. بهتره از همین take the liberty استفاده کنید.
به صفحه اینستاگرام من سر بزنید
@ shahroozzaban

با اجازه خودم ( کاری را انجام دادن )
بدون اجازه یا تأیید کسی کاری کردن ( کاری که انجامش یا عواقب انجامش به دیگری مربوطه )
مثلاً وقتی کارت بانکی دوستم دست منه و من بدون اطلاع اون یه ویلا اجاره کردم:
I took liberty of renting this villa.
با اجازه خودم این ویلا رو اجاره کردم.
به صورت خودمختار
به اختیار خودم
از قبل ترتیب کاری رو دادن ( قبل اینکه کسی کاری رو درخواست کرده باشه ما اون کار رو برای اون شخص انجام بدیم )
I took the liberty of booking theatre seats for us.

بپرس