1. Make up your mind to act decidedly and take the consequences. No good is ever done in this world by hesitation.
[ترجمه گوگل]تصمیم خود را بگیرید که قاطعانه عمل کنید و عواقب آن را بپذیرید هیچ کار خیری در این دنیا با تردید انجام نمی شود
[ترجمه ترگمان]تصمیم بگیرید که قطعا دست به کار شوید و نتایج را بگیرید هیچ سودی در این دنیا با دودلی انجام نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تصمیم بگیرید که قطعا دست به کار شوید و نتایج را بگیرید هیچ سودی در این دنیا با دودلی انجام نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He would issue the orders, and take the consequences.
[ترجمه گوگل]او دستورات را صادر می کرد و عواقب آن را بر عهده می گرفت
[ترجمه ترگمان]او این دستورها را صادر خواهد کرد و عواقب آن را به دست خواهد آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او این دستورها را صادر خواهد کرد و عواقب آن را به دست خواهد آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Make up your mind to act decidedly and take the consequences. No good is ever done in this world by hesitation. -Thomas Huxley.
[ترجمه گوگل]تصمیم خود را بگیرید که قاطعانه عمل کنید و عواقب آن را بپذیرید هیچ کار خیری در این دنیا با تردید انجام نمی شود -توماس هاکسلی
[ترجمه ترگمان]تصمیم بگیرید که قطعا دست به کار شوید و نتایج را بگیرید هیچ سودی در این دنیا با دودلی انجام نمی شود \" توماس مس \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تصمیم بگیرید که قطعا دست به کار شوید و نتایج را بگیرید هیچ سودی در این دنیا با دودلی انجام نمی شود \" توماس مس \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. You made the wrong decision, you must take the consequences.
[ترجمه گوگل]شما تصمیم اشتباهی گرفتید، باید عواقب آن را بپذیرید
[ترجمه ترگمان]تو تصمیم اشتباه گرفتی، باید عواقبش رو قبول کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تو تصمیم اشتباه گرفتی، باید عواقبش رو قبول کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He must take the consequences of his own deeds.
[ترجمه گوگل]او باید عواقب اعمال خود را بپذیرد
[ترجمه ترگمان]او باید عواقب کاره ای خودش را در نظر بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او باید عواقب کاره ای خودش را در نظر بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. We must take the consequences of our own deed.
[ترجمه گوگل]ما باید عواقب عمل خود را بپذیریم
[ترجمه ترگمان]باید نتایج کار خود را در نظر بگیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]باید نتایج کار خود را در نظر بگیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. You can do anything in this world if you are prepared to take the consequences. W. Somerset Maugham
[ترجمه گوگل]اگر آمادگی تحمل عواقب آن را داشته باشید، می توانید در این دنیا هر کاری انجام دهید دبلیو سامرست موام
[ترجمه ترگمان]اگر آماده باشید که عواقبش را قبول کنید، می توانید هر کاری در این دنیا بکنید دبلیو سامرست Maugham
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر آماده باشید که عواقبش را قبول کنید، می توانید هر کاری در این دنیا بکنید دبلیو سامرست Maugham
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I warned you men that if you continue trespassing I'll release this dog take the consequences.
[ترجمه گوگل]من به شما مردان هشدار دادم که اگر به تجاوزات خود ادامه دهید، این سگ را آزاد خواهم کرد و عواقب آن را خواهد گرفت
[ترجمه ترگمان]من به تو اخطار دادم که اگر به تجاوز ادامه بدی من این سگ رو آزاد می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من به تو اخطار دادم که اگر به تجاوز ادامه بدی من این سگ رو آزاد می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Understand and try fulfil obligation and promise, and bravely take the consequences of what is done.
[ترجمه گوگل]درک کنید و سعی کنید به تعهد و عهد خود عمل کنید و با شجاعت عواقب کاری را که انجام می دهید تحمل کنید
[ترجمه ترگمان]تعهد و تعهد خود را درک کرده و سعی کنید، و شجاعانه عواقب کاری را که انجام می شود، به دست آورید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تعهد و تعهد خود را درک کرده و سعی کنید، و شجاعانه عواقب کاری را که انجام می شود، به دست آورید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. If he had determined to persecute her he must take the consequences.
[ترجمه گوگل]اگر او مصمم به آزار و اذیت او بود، باید عواقب آن را بپذیرد
[ترجمه ترگمان]اگر او تصمیم گرفته بود که او را آزار دهد، باید عواقب آن را بر عهده بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر او تصمیم گرفته بود که او را آزار دهد، باید عواقب آن را بر عهده بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. To obtain this ability, a person must like thinking and to take the consequences.
[ترجمه گوگل]برای به دست آوردن این توانایی، انسان باید فکر کند و عواقب آن را متحمل شود
[ترجمه ترگمان]برای به دست آوردن این توانایی، فرد باید به فکر کردن باشد و عواقب آن را بپذیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای به دست آوردن این توانایی، فرد باید به فکر کردن باشد و عواقب آن را بپذیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. You created a certain situation so you are now take the consequences.
[ترجمه گوگل]شما موقعیت خاصی را ایجاد کردید، بنابراین اکنون عواقب آن را می پذیرید
[ترجمه ترگمان]شما شرایط خاصی را خلق کرده اید تا شما در حال حاضر عواقب آن را به دست آورید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شما شرایط خاصی را خلق کرده اید تا شما در حال حاضر عواقب آن را به دست آورید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. If you behave so foolishly, you must be ready to take the consequences.
[ترجمه گوگل]اگر اینقدر احمقانه رفتار می کنید، باید آماده باشید تا عواقب آن را تحمل کنید
[ترجمه ترگمان]اگر انقدر ابلهانه رفتار می کنید، باید آماده باشید که عواقبش را تحمل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر انقدر ابلهانه رفتار می کنید، باید آماده باشید که عواقبش را تحمل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. If you will experiment with soft drugs you must take the consequences.
[ترجمه گوگل]اگر داروهای نرم را آزمایش کنید، باید عواقب آن را تحمل کنید
[ترجمه ترگمان]اگر با داروهای نرم آزمایش کنید، باید عواقب آن را بپذیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر با داروهای نرم آزمایش کنید، باید عواقب آن را بپذیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید