take something as it comes

پیشنهاد کاربران

✍ Definition: To deal with things as they happen, without overthinking
✅ Example: He has a relaxed attitude and takes life as it comes.
هرچه پیش آید خوش آید
قبول داشتن/کردن،
پذیرفتن
1 ) We just take each year as it comes
ما هر سالی رو همون طور که واقعا هستش می پذیریم
2 ) He takes life as it comes
اون آقا ( وضعیت یا . . . ) زندگی ش رو همون جور که هست قبول داره
برای یک اتفاق یا رخداد: همانگونه که هست پذیرایش باش
اینکه هراتفاقی که میوفته رو بدون اینکه بخوایم براش برنامه ریزی کنیم همونو دقیقا بدون هیچ تغییری بپذیریم.

بپرس