take one's mind off


درباره ی (چیزی) زیاده فکر نکردن، فکر خود را به چیز دیگری معطوف کردن

انگلیسی به انگلیسی

• divert one's thoughts from something

پیشنهاد کاربران

فکر کسی را از چیزی دور کردن، ذهن خود را از نگرانیها دور کردن
Let's go to the movies. It'll take your mind of your troubles.
My dad suggested a walk, to take our minds off things.
Stop thinking about sth

بپرس