take my word for it


قول مراسندبدانید

جمله های نمونه

1. The business is doing very well. You can take my word for it .
[ترجمه گوگل]کسب و کار خیلی خوب پیش می رود شما می توانید حرف من را قبول کنید
[ترجمه ترگمان]کار و کاسبی خیلی خوب پیش می رود میتونی بهم قول بدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I can't prove it-you'll have to take my word for it .
[ترجمه گوگل]من نمی توانم آن را ثابت کنم - شما باید حرف من را قبول کنید
[ترجمه ترگمان]من نمی تونم این رو ثابت کنم - باید به حرفم گوش کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Take my word for it.
[ترجمه گوگل]حرف منو در این مورد قبول کن
[ترجمه ترگمان]حرفم را باور کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Charity, take my word for it.
[ترجمه گوگل]خیریه، حرف من را قبول کن
[ترجمه ترگمان]خیریه، حرفم رو قبول کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But don't take my word for it; perhaps you should search the place, just in case.
[ترجمه بهادر] به حرف من بسنده نکن، شاید باید آن مکان را جست و جو کنی، فقط محض احتیاط
|
[ترجمه گوگل]اما حرف من را قبول نکنید شاید شما باید مکان را جستجو کنید، فقط در مورد
[ترجمه ترگمان]اما حرفش را باور نکن، شاید بهتر باشد محل را بگردی، فقط محض احتیاط
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But don't take my word for it; this is not a figment of the journalistic imagination.
[ترجمه گوگل]اما حرف من را قبول نکنید این زاییده تخیل روزنامه نگاری نیست
[ترجمه ترگمان]اما حرفم را قبول نکن، این فقط خیال و خیال نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Take my word for it - she's really funny.
[ترجمه گوگل]حرف من را قبول کنید - او واقعا خنده دار است
[ترجمه ترگمان]حرفم را باور کن، او واقعا با مزه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You must take my word for it that I saw it by accident.
[ترجمه گوگل]باید حرف من را قبول کنید که تصادفی دیدم
[ترجمه ترگمان]شما باید به من قول بدهید که آن را تصادفی دیده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Begin with the phrase, " Don't just take my word for it. "
[ترجمه گوگل]با این جمله شروع کنید: "فقط حرف من را قبول نکنید "
[ترجمه ترگمان]این جمله را شروع کنید: \" فقط حرف مرا برای آن قبول نکنید \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Just take my word for it that it was a frame.
[ترجمه گوگل]فقط حرف من را بپذیر که یک قاب بود
[ترجمه ترگمان]فقط حرفم را باور کنید که این یک قاب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. 'But I do, and you must take my word for it.
[ترجمه گوگل]اما من این کار را می‌کنم، و شما باید حرف من را قبول کنید
[ترجمه ترگمان]اما من این کار را می کنم و تو باید به من قول بدهی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Take my word for it, " cried Kutuzov, growing warmer and slapping himself on the chest, "I'll make them eat horseflesh ! "
[ترجمه گوگل]حرف من را قبول کن، کوتوزوف فریاد زد که گرمتر شد و سیلی به سینه خود زد، "من کاری می کنم که گوشت اسب بخورند! "
[ترجمه ترگمان]کوتوزوف با حرارت هر چه تمام تر به سینه اش سیلی زد و فریاد زد: حرفم را باور کنید، من آن ها را وادار می کنم که گوشت اسب بخورند \" \" \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Now just take my word for it that he can get you the Award.
[ترجمه گوگل]حالا فقط حرف من را قبول کن که او می تواند جایزه را به تو بدهد
[ترجمه ترگمان]حالا فقط قول بده که جایزه رو برات بیاره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Take my word for it. He will not come here.
[ترجمه گوگل]حرف منو در این مورد قبول کن او اینجا نخواهد آمد
[ترجمه ترگمان]حرفم را باور کن او به اینجا نخواهد آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

حرفمو باور کن
حرفم را قبول کن
این اصطلاحات باهم هم معنی هستند :
take my advice
take my word for it
take it from me
همه به معنای: از من بشنو، از من به تو نصیحت، به حرفم گوش کن
به من اعتماد کن !
ببین کِی بهت گفتم . . .
Trust me
حرفم رو قبول کن.
حرفم رو بپذیر.
حرفم را باور کنید .
رو حرف من حساب کن
حرفت برام سنده ( حرفت رو قبول دارم )
به من اعتماد کن

بپرس