جدی نگرفتن حرفی یا شایعه ای ( بی توجهی کردن )
He took the feedback with a grain of salt.
او به فیدبک ها توجهی نکرد ( جدی نگرفت )
.
I take rumors like that with a grain of salt.
او به فیدبک ها توجهی نکرد ( جدی نگرفت )
.
ریشه : اگر غذا یه ذره نمک داشته باشه خوشمزه میشه و راحت بلعیده میشه .
اگر اطلاعاتی که می شنوید خیلی با واقعیت همخوان نباشه و اغراق آمیز باشه به استعاره گفته میشه " با یه ذره نمک " . انگار مخاطب میگه این اطلاعات را باید با یه ذره نمک ببلعی . یعنی قابل هضم نیست و با شک و تفکر انتقادی باید آن را شنید و قابل قورت دادن نیست .
... [مشاهده متن کامل]
ضرب المثل
... [مشاهده متن کامل]
شنونده باید شک داشته باشد یا چیزی را خیلی جدی نگیرد.
به این معنی که اطلاعات یا گزاره ارائه شده ممکن است کاملاً دقیق یا قابل اعتماد نباشد.
مثال؛
با اندکی شک پذیرفتن
... [مشاهده متن کامل]
Instagram: @504_essential_word
پیاز داغشو زیاد کرده ن روغن داغ!****
معنی این اصطلاح یعنی بی تفاوت از کنار چیزی رد شدن.
معنی لغوی این اصطلاح یعنی برخورد کردن با چیزی مثل یک دانه نمک.
مثال:
Doesn't matter how much I have problem. I always take that with a grain of salt.
معنی این اصطلاح یعنی بی تفاوت از کنار چیزی رد شدن.
معنی لغوی این اصطلاح یعنی برخورد کردن با چیزی مثل یک دانه نمک.
مثال:
( فلان حرف رو همینطوری باور نکن چون ) گوینده روغن داغشو زیاد کرده، زیادی شلوغش کرده، اغراق کرده. شک دارم حرفش درست باشه. معادل "بی پایه و اساس" تو فارسی نیست. معمولا وقتی به کار میره که شک و شبهه هست در درست بودن حرف، نه اینکه خیلی واضح غلط باشه.
با شک وتردید به چیزی نگاه کردن
جدی نگرفتن چیزی ( حرفی سخنی )
جدی نگرفتن چیزی ( حرفی سخنی )