جدی نگرفتن حرفی یا شایعه ای ( بی توجهی کردن )
He took the feedback with a grain of salt.
او به فیدبک ها توجهی نکرد ( جدی نگرفت )
.
I take rumors like that with a grain of salt.
او به فیدبک ها توجهی نکرد ( جدی نگرفت )
.
ریشه : اگر غذا یه ذره نمک داشته باشه خوشمزه میشه و راحت بلعیده میشه .
اگر اطلاعاتی که می شنوید خیلی با واقعیت همخوان نباشه و اغراق آمیز باشه به استعاره گفته میشه " با یه ذره نمک " . انگار مخاطب میگه این اطلاعات را باید با یه ذره نمک ببلعی . یعنی قابل هضم نیست و با شک و تفکر انتقادی باید آن را شنید و قابل قورت دادن نیست .
... [مشاهده متن کامل]
✍️ضرب المثل/ با شک و تردید قبول کردن، نگاه کردن به چیزی با شک و تردید و نه پذیرفتن آن به طور کامل یا ظاهری.
... [مشاهده متن کامل]
✍️✍️به این معنی که اطلاعات یا گزاره ارائه شده ممکن است کاملاً دقیق یا قابل اعتماد نباشد.
👇مترادف؛
👇مثال؛
با اندکی شک پذیرفتن
... [مشاهده متن کامل]
Instagram: @504_essential_word
پیاز داغشو زیاد کرده ن روغن داغ!****
معنی این اصطلاح یعنی بی تفاوت از کنار چیزی رد شدن.
معنی لغوی این اصطلاح یعنی برخورد کردن با چیزی مثل یک دانه نمک.
مثال:
Doesn't matter how much I have problem. I always take that with a grain of salt.
معنی این اصطلاح یعنی بی تفاوت از کنار چیزی رد شدن.
معنی لغوی این اصطلاح یعنی برخورد کردن با چیزی مثل یک دانه نمک.
مثال:
( فلان حرف رو همینطوری باور نکن چون ) گوینده روغن داغشو زیاد کرده، زیادی شلوغش کرده، اغراق کرده. شک دارم حرفش درست باشه. معادل "بی پایه و اساس" تو فارسی نیست. معمولا وقتی به کار میره که شک و شبهه هست در درست بودن حرف، نه اینکه خیلی واضح غلط باشه.
با شک وتردید به چیزی نگاه کردن
جدی نگرفتن چیزی ( حرفی سخنی )
جدی نگرفتن چیزی ( حرفی سخنی )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)