مثل مرد تحمل کردن، شجاعانه پذیرفتن ( چیزی ناخوشایند، درد، مجازات یا انتقاد ) بدون شکایت یا نشان دادن ضعف - اصطلاح ( Idiom ) / عبارت فعلی
He lost the bet and had to take it like a man
با سختی ها مردانه روبرو شدن، بدون گریه و زاری یا ابراز احساسات ( طبق کلیشه های جنسیتی ) تحمل کردن - اصطلاح ( Idiom ) / عبارت فعلی
... [مشاهده متن کامل]
The boss criticized his work harshly but he had to take it like a man
با سختی ها مردانه روبرو شدن، بدون گریه و زاری یا ابراز احساسات ( طبق کلیشه های جنسیتی ) تحمل کردن - اصطلاح ( Idiom ) / عبارت فعلی
... [مشاهده متن کامل]