take in hand


1- تحت اختیار گرفتن، در دست گرفتن، مهار کردن 2- پرداختن (به کاری)، انجام دادن، اقدام کردن، کوشیدن

جمله های نمونه

1. Those dreadful children need to be taken in hand.
[ترجمه گوگل]آن بچه های وحشتناک را باید در دست گرفت
[ترجمه ترگمان]آن بچه های وحشتناک باید دست به دست بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The whole of society was taken in hand: peasants, industrial workers, intellectuals and members of the Party.
[ترجمه گوگل]کل جامعه در دست گرفته شد: دهقانان، کارگران صنعتی، روشنفکران و اعضای حزب
[ترجمه ترگمان]تمام جامعه به دست گرفته شد: دهقانان، کارگران صنعتی، روشنفکران و اعضای حزب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He had to admit that it was not unpleasant to be taken in hand by some one so positive and avuncular.
[ترجمه گوگل]او باید اعتراف می‌کرد که دست گرفتن توسط کسی تا این حد مثبت و پرخاشگر ناخوشایند نیست
[ترجمه ترگمان]ناچار بود اعتراف کند که در دست کسی که این همه مثبت و avuncular باشد، نامطبوع نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Schools and teachers would have to take in hand part of the civil duty if they didn't pay appropriate attention to it.
[ترجمه گوگل]مدارس و معلمان باید بخشی از وظایف مدنی را در صورت عدم توجه لازم به عهده بگیرند
[ترجمه ترگمان]در صورت عدم توجه مناسب به آن، مدارس و آموزگاران باید بخشی از وظیفه مدنی را به عهده بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But take in hand the hands of very, heavy, have a feeling 8800.
[ترجمه گوگل]اما در دست گرفتن دستان بسیار سنگین، احساس 8800
[ترجمه ترگمان]اما دست خیلی سنگین و سنگین را در دست بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The headmaster asked for volunteers to take in hand the training of the junior rugby team.
[ترجمه گوگل]مدیر مدرسه از داوطلبان خواست تا تمرینات تیم راگبی نوجوانان را در دست بگیرند
[ترجمه ترگمان]مدیر مدرسه از داوطلبان خواست تا تمرین تیم راگبی جوان را در دست بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The small and hemp of following behind man side by side sits in being another and sleeping Ta, the pistols all take in hand.
[ترجمه گوگل]كوچك و كنف از دنبال كردن انسان پهلو به پهلو در بودن ديگر و خفته تا، تپانچه ها همه در دست مي نشيند
[ترجمه ترگمان]The و hemp پشت سر انسان در کنار یکدیگر قرار می گیرند و خوابیده اند و the در دست می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The author thinks that it is an unavoidable phenomenon in the transferring community, the schooling and family education also has to take in hand in this problem.
[ترجمه گوگل]نگارنده بر این باور است که در جامعه انتقال دهنده پدیده ای اجتناب ناپذیر است و مدرسه و آموزش خانواده نیز باید در این معضل نقش داشته باشد
[ترجمه ترگمان]نویسنده فکر می کند که این پدیده غیرقابل اجتناب در جامعه انتقال است، تحصیل و آموزش خانوادگی نیز باید در این مشکل دست داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• take care of; supervise

پیشنهاد کاربران

مثال؛
I’ll take the project in hand and make sure it gets done on time.
A parent might say, “I’ll take my child’s education in hand and help them succeed. ”
In a group setting, someone might say, “Let’s take the situation in hand and come up with a solution. ”
در دست گرفتن
عنان چیزی رو در اختیار گرفتن

بپرس