take flight


به پرواز درآمدن، به هوا رفتن، (از زمین) بلند شدن

جمله های نمونه

1. They watched the young eagles take flight.
[ترجمه گوگل]آنها پرواز عقاب های جوان را تماشا کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها تماشای عقاب های کوچک در حال پرواز را تماشا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Or does he too quickly take flight from history altogether into a realm of the Absolute?
[ترجمه گوگل]یا اینکه او خیلی سریع از تاریخ به طور کلی به قلمرو مطلق فرار می کند؟
[ترجمه ترگمان]یا آیا او هم به سرعت از تاریخ به یک قلمرو مطلق پرواز می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The woman in her bade her take flight from something that she was not yet capable of understanding.
[ترجمه گوگل]زن در او به او دستور داد که از چیزی که هنوز قادر به درک آن نبود، فرار کند
[ترجمه ترگمان]زن به او دستور داد که از چیزی فرار کند که هنوز قادر به درک آن نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I saw food take flight from its physical manifestation, turning into light that shot through my body.
[ترجمه گوگل]من دیدم که غذا از جلوه فیزیکی خود فرار می کند و به نوری تبدیل می شود که در بدنم شلیک می کند
[ترجمه ترگمان]دیدم که غذا از تجلی فیزیکی آن پرواز می کند، به نوری که از درون بدنم پخش می شود، برمی گردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Vinyl and aluminum siding are prime candidates to take flight in a high wind.
[ترجمه گوگل]سایدینگ وینیل و آلومینیوم کاندیدهای اصلی برای پرواز در باد شدید هستند
[ترجمه ترگمان]Vinyl و طرفدار آلومینیومی کاندیدهای اصلی برای پرواز در باد شدید هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They don't take flight immediately as they could be heading straight into the lion's mouth, so to speak.
[ترجمه گوگل]آنها فوراً پرواز نمی کنند، زیرا می توانند مستقیماً به دهان شیر بروند
[ترجمه ترگمان]ان ها سریع پرواز نمی کنند، چون ممکن است مستقیم به دهان شیر بروند و حرف بزنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I still decide to take flight according to the scheduled plan after considering all consequences.
[ترجمه گوگل]من همچنان با در نظر گرفتن همه عواقب تصمیم می گیرم طبق برنامه برنامه ریزی شده پرواز کنم
[ترجمه ترگمان]من هنوز تصمیم دارم با توجه به برنامه زمانبندی شده پس از بررسی همه پیامدها، پرواز کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The ancient message comes, calling the kindred to take flight and to gater together.
[ترجمه گوگل]پیام باستانی می آید و خویشاوندان را به پرواز و دور هم جمع شدن فرا می خواند
[ترجمه ترگمان]پیام باستانی به اینجا می اید، و the را فرا می خواند تا پرواز کند و با هم به gater برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In another area, visitors can take flight to see the world from high above, where borders.
[ترجمه گوگل]در یک منطقه دیگر، بازدیدکنندگان می توانند پرواز کنند تا جهان را از بالا، جایی که مرزها ببینند
[ترجمه ترگمان]در یک منطقه دیگر، بازدید کنندگان می توانند پرواز کنند و دنیا را از بالا، که در آن مرز قرار دارد، ببینند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Most prisoners will take flight if given the chance.
[ترجمه گوگل]اکثر زندانیان اگر فرصت داده شود، فرار می کنند
[ترجمه ترگمان]اغلب زندانیان اگر این فرصت را داده باشند، پرواز خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I'm going to take flight RE 10 where do I check in?
[ترجمه گوگل]می‌خواهم پرواز RE 10 را بگیرم، کجا باید چک‌این کنم؟
[ترجمه ترگمان]من قراره پرواز شماره ۱۰ رو بگیرم اونجا کجا رو چک کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Xiangzi's heart seemed about to take flight to circle in the sky with the white pigeons.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که قلب شیانگزی در حال پرواز است تا با کبوترهای سفید در آسمان بچرخد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که قلب Xiangzi به پرواز در آسمان با کبوتران سفید پرواز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. You alone can make my song take flight.
[ترجمه گوگل]تو به تنهایی می توانی آهنگ من را به پرواز در بیاوری
[ترجمه ترگمان]تنها تو میتونی آهنگ منو پرواز کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I'm to take flight CA 991 to Vancouver. Can you tell me when the check - in begins?
[ترجمه گوگل]من می خواهم با پرواز CA 991 به ونکوور بروم آیا می توانید به من بگویید که ورود به سیستم چه زمانی شروع می شود؟
[ترجمه ترگمان]من برای پرواز به ونکوور به ونکوور می روم می شه به من بگی چه موقع چک - شروع می شه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He was told of the raid and decided to take flight immediately.
[ترجمه گوگل]به او در مورد حمله گفته شد و تصمیم گرفت فوراً پرواز کند
[ترجمه ترگمان]او از حمله مطلع شد و تصمیم گرفت سریعا پرواز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• escape, flee, bolt, run away

پیشنهاد کاربران

پرواز داشتن
با پرواز یا هواپیما جایی رفتن
فرار کردن

بپرس