✍️کاهش دادن، کاستن یا کم کردن از چیزی، اغلب در خصوص ارزش، کیفیت یا اهمیت.
👇مترادف؛
Detract from
Reduce
Lessen
👇مثال؛
Those all - nighters, fast food marathons, and “I can handle it” moments aren’t just taking away from tomorrow—they’re taking away from their future ( with compound interest ) .
... [مشاهده متن کامل]
Constant stress can take away from your overall well - being and happiness.
Not getting enough sleep takes away from your productivity and health.
👇مترادف؛
👇مثال؛
... [مشاهده متن کامل]
به محل دیگری بردن .
The police took him away for questioning
پلیس برای بازجویی به محل دیگری برد
پلیس برای بازجویی به محل دیگری برد
حتی بارون هم نتونست از هیجان بازی کم کنه👌
از ارزش . . . کاستن
من نمی خواهم ارزش پیروزی او کم کنم، اما تعداد شرکت کنندگان بسیار کم بود.
... [مشاهده متن کامل]
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
تباه کرده/ از بین بردن تاثیر یا موفقیت خوبی که چیزی دارد
اختلاف بین این دو نفر نباید دستاوردهای خوب آنها را از بین ببرد/ ضایع کند.
محروم کردن، سلب کردن
صدمه زدن به
خراب کردنِ
ضایع کردن
خراب کردنِ
ضایع کردن
محروم کردن از = they want to take awaye me from helping children
دور کردن از
کاستن از ( ارزش یا میزان موفقیت یا اثر مثبت چیزی )
I don't want to take away from his achievements, but he couldn't have done it without my help.
A few hooligans couldn’t take away from the team’s success.
... [مشاهده متن کامل]
The disagreement between the two men should not take away from their accomplishments.
... [مشاهده متن کامل]
فراگرفتن، آموختن، دستگیر کسی شدن
کاستن از. . .
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)