1 - راهنمایی کردن فردی در یک مکان و نشان دادن بخش های مهم یا جالب آن. این عبارت معمولاً هنگام معرفی یک محیط جدید یا ارائه ی تور استفاده می شود.
مترادف؛ Show around, guide, escort, lead, introduce
مثال؛
... [مشاهده متن کامل]
The tour guide will take us around the museum.
She offered to take him around the city since he was new there.
I’ll take you around the office and introduce you to the team.
2 - حدوداً زمان بردن یا نیاز داشتن به یک بازه ی زمانی مشخص است.
این اصطلاح نماد مدت زمان تقریبی، فرآیند تدریجی یا یک دامنه ی زمانی مورد انتظار است.
مترادف؛ Require about, need roughly, take approximately
مثال؛
People often take around 10 to 20 minutes normally to nod off after turning off the lights, the Sleep Foundation say.
The train takes around 2 hours to reach the city.
She takes around 15 minutes to get ready in the morning.
مترادف؛ Show around, guide, escort, lead, introduce
مثال؛
... [مشاهده متن کامل]
2 - حدوداً زمان بردن یا نیاز داشتن به یک بازه ی زمانی مشخص است.
این اصطلاح نماد مدت زمان تقریبی، فرآیند تدریجی یا یک دامنه ی زمانی مورد انتظار است.
مترادف؛ Require about, need roughly, take approximately
مثال؛