take aim


معنی: قراول رفتن

جمله های نمونه

1. Before the hunter could take aim, the deer jumped out of sight.
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه شکارچی بتواند هدف بگیرد، آهو از چشمانش پرید
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه شکارچی بتواند هدف گیری کند، گوزن ها از نظر ناپدید شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Slowly he raised his bow and began to take aim at the bird.
[ترجمه گوگل]به آرامی کمانش را بالا آورد و شروع به نشانه گرفتن پرنده کرد
[ترجمه ترگمان]آهسته تعظیم کرد و شروع به نشانه رفتن به پرنده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Takeaways take aim for the stars CHINESE takeaway restaurants will soon be given a star rating to encourage higher standards.
[ترجمه گوگل]غذای آماده برای ستاره ها به رستوران های غذای آماده چینی برای تشویق به استانداردهای بالاتر رتبه بندی ستاره داده می شود
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که رستوران های چینی رستوران چینی به زودی برای تشویق استانداردهای بالاتر به یک ستاره داده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I saw Slim lift the gun and take aim.
[ترجمه گوگل]دیدم اسلیم اسلحه را بلند کرد و نشانه گرفت
[ترجمه ترگمان] دیدم که \"پ - - ی - - ت - - ر\" اسلحه رو بالا برد و هدف گیری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The player knelt down to take aim.
[ترجمه گوگل]بازیکن برای هدف گیری زانو زد
[ترجمه ترگمان]بازیکن زانو زد تا نشانه بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Now we have to take aim at the problem and try to get It'solved.
[ترجمه گوگل]اکنون باید مشکل را هدف قرار دهیم و سعی کنیم آن را حل کنیم
[ترجمه ترگمان]اکنون باید هدف را بررسی کنیم و سعی کنیم آن را حل کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Concentrate, take aim at the target and shoot the narrow part.
[ترجمه گوگل]تمرکز کنید، هدف را نشانه بگیرید و به قسمت باریک شلیک کنید
[ترجمه ترگمان]تمرکز کنید، هدف را بگیرید و قسمت باریک را هدف قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Take aim, fire, the order sounded.
[ترجمه گوگل]هدف بگیر، آتش، فرمان به صدا درآمد
[ترجمه ترگمان]دستور بگیر، آتش، نظم به صدا در آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. ECONOMICS REPORT - Microsoft, Google Take Aim at Each Other.
[ترجمه گوگل]گزارش اقتصاد - مایکروسافت و گوگل یکدیگر را هدف قرار می دهند
[ترجمه ترگمان]گزارش ECONOMICS - مایکروسافت، گوگل به یکدیگر نگاه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He knelt down to take aim. His first shot fell short.
[ترجمه گوگل]زانو زد تا هدف بگیرد اولین ضربه او کوتاه آمد
[ترجمه ترگمان]زانو زد تا هدف گیری کند اولین شلیک او کوتاه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Our next scene shows our rugged Dwarf take aim and engage the powder - sprinkling Tauren.
[ترجمه گوگل]صحنه بعدی ما نشان می دهد که کوتوله ناهموار ما هدف گرفته و پودر را درگیر می کند - پاشیدن تائورن
[ترجمه ترگمان]صحنه بعدی ما نشان می دهد که دو رف ها ناهموار ما هدف قرار می گیرند و پودر پاشیده شده پودر را وارد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You must take aim at the fierce tiger carefully before you shoot.
[ترجمه گوگل]قبل از تیراندازی باید ببر خشن را با دقت نشانه بگیرید
[ترجمه ترگمان]قبل از این که شلیک کنی باید با دقت به ببر درنده حمله کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Press your cheek against the stock when you take aim.
[ترجمه گوگل]هنگامی که هدف می گیرید، گونه خود را به استاک فشار دهید
[ترجمه ترگمان]وقتی هدف می گیری گونه خود را در برابر موجودی که نشانه می گیری فشار بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You should take aim like this.
[ترجمه گوگل]باید اینجوری هدف بگیری
[ترجمه ترگمان] تو باید اینجوری هدف گیری کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The plan is that Marie decoys the victim into a position that will give Bobbie plenty of time to take aim.
[ترجمه گوگل]نقشه این است که ماری قربانی را در موقعیتی فریب می دهد که به بابی زمان زیادی برای هدف گیری می دهد
[ترجمه ترگمان]برنامه این است که ماری طعمه طعمه را در موقعیتی قرار دهد که زمان زیادی به بابی خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قراول رفتن (اسم)
take aim

انگلیسی به انگلیسی

• point at a goal, direct at a target

پیشنهاد کاربران

بپرس