در ادامه ی جوبه ی قبلیم بگم که همون جمله رو اینجوری هم می شه بیانش کرد
The drunken man was staggering and took a tumble
مرد مست تلو تلو می خورد و سقوط کرد ( زمین خورد )
مرد مست تلو تلو می خورد و سقوط کرد ( زمین خورد )
افت کردن، نزول کردن
سقوط کردن
Recently stock prices have taken a tumble
اخیرا قیمت سهام افت کرده است.
The drunken man was staggering and stumbled over the stone and fell headlong to the ground
مرد مست داشت تلو تلو می خورد و پایش به سنگ گرفت و با کله زمین خورد.
سقوط کردن
اخیرا قیمت سهام افت کرده است.
مرد مست داشت تلو تلو می خورد و پایش به سنگ گرفت و با کله زمین خورد.
با کله زمین خوردن
سقوط کردن ناگهانی به سطح پایین تر
... [مشاهده متن کامل]
از نظر قیمت، سود، سلامت، کیفیت و غیره دچار سقوط یا کاهش ناگهانی شدن
این کاربرد به ویژه در زمینه های مالی یا اقتصادی مرتبط است.