take a punt on

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
ریسک کردن روی چیزی / شانسی امتحان کردن / یه دستی زدن به چیزی
در زبان محاوره ای:
یه دستی زدن، شانسی رفتن سراغش، ریسک کردن، یه تیر تو تاریکی انداختن
________________________________________
...
[مشاهده متن کامل]

🔸 تعریف ها:
1. ** ( مالی – سرمایه گذاری ریسکی ) :**
سرمایه گذاری یا شرط بندی روی چیزی که نتیجه اش نامعلومه—با امید به سود، ولی بدون تضمین
مثال:
He took a punt on a tech startup and got lucky.
یه دستی زد روی یه استارتاپ تکنولوژی و شانسی گرفت.
2. ** ( تصمیم گیری – شانسی ) :**
انتخاب یا اقدام روی چیزی بدون اطلاعات کامل، صرفاً با حدس یا حس درونی
مثال:
I didn’t know if it would work, but I took a punt on it.
نمی دونستم جواب می ده یا نه، ولی شانسی امتحانش کردم.
3. ** ( طنزآمیز – بی خیالی ) :**
در گفت وگوهای دوستانه، گاهی با لحن شوخی برای توصیف تصمیم های لحظه ای یا بی برنامه
مثال:
We took a punt on that weird restaurant—turned out amazing!
شانسکی رفتیم اون رستوران عجیب—آخرش عالی شد!
________________________________________
🔸 مترادف ها:
take a chance – gamble – try your luck – roll the dice – go out on a limb – wing it
________________________________________
🔸 ریشه شناسی:
*Punt* در اصل نوعی قایق تخت کف در بریتانیاست، ولی در زبان عامیانه به معنای �شرط بندی� یا �ریسک� استفاده می شه
عبارت *take a punt on* از فرهنگ شرط بندی و فوتبال بریتانیایی گرفته شده، و از دهه ی ۱۹۸۰ وارد زبان مالی و روزمره شد