🔸 معادل فارسی:
توقف کوتاه / ایست بین راهی / یه لحظه توقف برای رفع نیاز
در زبان محاوره ای:
یه توقف کوچیک، یه لحظه بره دستشویی، یه استراحت سریع، یه توقف بین راه
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ( رانندگی – استعاری ) :
اشاره به توقف کوتاه در مسیر برای سوخت گیری، استراحت، یا استفاده از سرویس بهداشتی
مثال: Let’s take a pit stop before we hit the highway.
بیا یه توقف کوچیک داشته باشیم قبل از اینکه بزنیم به بزرگراه.
2. ( محاوره ای – طنزآمیز ) :
استعاره ای برای رفتن به دستشویی یا رفع نیازهای فوری، معمولاً با لحن بامزه یا غیررسمی
مثال: I need to take a pit stop—too much coffee!
باید یه توقف بزنم—قهوه زیادی خوردم!
3. ( فرهنگی – برگرفته از مسابقات ) :
الهام گرفته از مسابقات اتومبیل رانی، جایی که ماشین ها برای تعویض لاستیک یا سوخت گیری سریع وارد �pit stop� می شن
مثال: He treats bathroom breaks like pit stops—fast and efficient.
با دستشویی رفتن مثل توقف مسابقه ای برخورد می کنه—سریع و مؤثر!
________________________________________
🔸 مترادف ها:
take a break – make a quick stop – go to the bathroom – pull over – take a leak
توقف کوتاه / ایست بین راهی / یه لحظه توقف برای رفع نیاز
در زبان محاوره ای:
یه توقف کوچیک، یه لحظه بره دستشویی، یه استراحت سریع، یه توقف بین راه
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ( رانندگی – استعاری ) :
اشاره به توقف کوتاه در مسیر برای سوخت گیری، استراحت، یا استفاده از سرویس بهداشتی
مثال: Let’s take a pit stop before we hit the highway.
بیا یه توقف کوچیک داشته باشیم قبل از اینکه بزنیم به بزرگراه.
2. ( محاوره ای – طنزآمیز ) :
استعاره ای برای رفتن به دستشویی یا رفع نیازهای فوری، معمولاً با لحن بامزه یا غیررسمی
مثال: I need to take a pit stop—too much coffee!
باید یه توقف بزنم—قهوه زیادی خوردم!
3. ( فرهنگی – برگرفته از مسابقات ) :
الهام گرفته از مسابقات اتومبیل رانی، جایی که ماشین ها برای تعویض لاستیک یا سوخت گیری سریع وارد �pit stop� می شن
مثال: He treats bathroom breaks like pit stops—fast and efficient.
با دستشویی رفتن مثل توقف مسابقه ای برخورد می کنه—سریع و مؤثر!
________________________________________
🔸 مترادف ها: