take a dim view of


نظر مساعد نداشتن (نسبت به چیزی)، بدبین بودن، بابدبینی نگاه کردن به

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to regard unfavorably or pessimistically.
مترادف: disapprove of
مشابه: take exception

- I take a dim view of lewd jokes.
[ترجمه گوگل] من به شوخی‌های زشت نگاه ضعیفی می‌کنم
[ترجمه ترگمان] من از شوخی های lewd خوشم می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. I take a dim view of this kind of behaviour.
[ترجمه گوگل]من دیدگاه مبهمی نسبت به این نوع رفتار دارم
[ترجمه ترگمان]من از این جور رفتارها خوشم می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. As a keen amateur astronomer I take a dim view of being mistaken for a fortune teller!
[ترجمه گوگل]به عنوان یک ستاره شناس آماتور مشتاق، دیدگاهی مبهم از اشتباه گرفتن من با یک فالگیر دارم!
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک ستاره شناس ماهر، من در اشتباه بودن به عنوان یک پیشگو به نظر می رسم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The tendency of bureaucrats to take a dim view of whistle-blowers is particularly marked in the military.
[ترجمه گوگل]گرایش بوروکرات ها به نگاه مبهم به افشاگران به ویژه در ارتش مشهود است
[ترجمه ترگمان]تمایل کارمندان برای گرفتن دیدگاه مبهم از blowers به ویژه در ارتش مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Dr Hallowell would take a dim view of this.
[ترجمه گوگل]دکتر هالوول نگاهی مبهم به این موضوع دارد
[ترجمه ترگمان] دکتر \"Hallowell\" یه منظره مبهم از این پیدا میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Most take a dim view of Mr Ahmadinejad, who denies that the Holocaust happened but makes veiled threats to unleash another one on Israel.
[ترجمه گوگل]اکثر آنها دیدگاه مبهمی نسبت به آقای احمدی نژاد دارند که وقوع هولوکاست را انکار می کند اما تهدیدهای پنهانی برای ایجاد تهدید دیگری علیه اسرائیل انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]اکثر آن ها دیدگاه مبهم و مبهمی از آقای احمدی نژاد دارند که انکار هولوکاست را انکار می کند، بلکه تهدیدهای پنهانی را برای آزاد کردن یک نفر دیگر در اسرائیل ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We take a dim view of employing virus authors.
[ترجمه گوگل]ما نسبت به استفاده از نویسندگان ویروس، دیدگاهی مبهم داریم
[ترجمه ترگمان]ما دیدگاه مبهمی از استخدام نویسندگان ویروس داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The villagers take a dim view of people who try to impress them.
[ترجمه گوگل]اهالی روستا نسبت به افرادی که سعی می کنند آنها را تحت تاثیر قرار دهند، نگاه ضعیفی دارند
[ترجمه ترگمان]روستاییان دیدگاه مبهمی از افرادی که سعی می کنند آن ها را تحت تاثیر قرار دهند، می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The authorities take a dim view of protests at the best of times.
[ترجمه گوگل]مقامات در بهترین زمان به اعتراضات نگاه ضعیفی دارند
[ترجمه ترگمان]مقامات دیدگاه مبهمی از اعتراضات را در بهترین زمان اتخاذ می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They also take a dim view of overpaid and underachieving bosses, particularly if they fly to Washington by private jet to beg for a handout from taxpayers.
[ترجمه گوگل]آنها همچنین نسبت به روسایی که بیش از حد دستمزد دریافت می کنند و عملکرد ضعیفی دارند، دیدی ضعیف دارند، به خصوص اگر با جت شخصی به واشنگتن پرواز کنند تا از مالیات دهندگان کمکی بخواهند
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین یک نمای کم نور از کارفرمایان و روسای underachieving دارند، به خصوص اگر توسط جت خصوصی به واشنگتن پرواز کنند تا از مالیات دهندگان درخواست اعانه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But let's assume that as a reader of this paper you take a dim view of these matters.
[ترجمه گوگل]اما بیایید فرض کنیم که به عنوان یک خواننده این مقاله، دیدگاهی مبهم نسبت به این موضوعات دارید
[ترجمه ترگمان]اما بیایید فرض کنیم که به عنوان یک خواننده این کاغذ، شما از این چیزها آگاه هستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I hope that the Minister is not back-tracking on them because we would take a dim view of that.
[ترجمه گوگل]من امیدوارم که وزیر از آنها عقب نشینی نکند، زیرا ما نسبت به آن نگاه ضعیفی خواهیم داشت
[ترجمه ترگمان]امیدوارم که جناب وزیر کار آن ها را پی گیری نکند، زیرا ما یک دیدگاه مبهم از آن داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Most workers instinctively know this and, in most circumstances, take a dim view of union organizing efforts.
[ترجمه گوگل]اکثر کارگران به طور غریزی این را می دانند و در بیشتر شرایط، دیدگاهی مبهم نسبت به تلاش های سازماندهی اتحادیه دارند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کارگران به طور غریزی این را می دانند و در اغلب شرایط، دیدگاه مبهمی از سازماندهی تلاش ها دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The company insisted there would be no exemptions and made clear that it would take a dim view of suppliers who did not comply.
[ترجمه گوگل]این شرکت اصرار داشت که هیچ معافیتی وجود نخواهد داشت و به صراحت اعلام کرد که نسبت به تامین کنندگانی که پیروی نمی کنند، دید ضعیفی خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]این شرکت اصرار داشت که هیچ معافیت وجود نخواهد داشت و روشن ساخت که این کار یک دیدگاه مبهم از تامین کنندگانی خواهد داشت که با آن موافق نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In my experience, Salafis, adherents of a very strict school of Islam, take a dim view of such displays of femininity.
[ترجمه گوگل]در تجربه من، سلفی ها، پیروان یک مکتب بسیار سخت گیرانه اسلام، نگاهی مبهم به این گونه نمایش های زنانگی دارند
[ترجمه ترگمان]در تجربه من، Salafis، پیروان مکتب بسیار سختگیر اسلام، دیدگاه مبهمی از چنین displays زنانه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• have reservations about -, have disfavor for -

پیشنهاد کاربران

If you take a dim view or a poor view of someone or something, you disapprove of them or have a low opinion of them.
Ex""""
They took a dim view of local trade unionists.
The judge took a dim view and I spent six years in prisonview
Dim: 🔅تیره و تار؛احمق
Idiom:to take a dim view of sth or sb
بد بین بودن نسبت به کسی یا چیزی
نظر چندان خوشی نداشتن ( در مورد چیزی )
I took a dim view of him.
من نظر چندان خوشی درباره ی او ندارم.

بپرس