tailored

/ˈteɪlərd//ˈteɪləd/

معنی: در خور
معانی دیگر: دست دوخت شده، (با خیاطی یا تعدیل و تنظیم) جور شده، (لباس) اندازه، مناسب، برازنده

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: made, or as if made, by a tailor.

(2) تعریف: well-fitted, with simple lines.

- tailored sheets
[ترجمه گوگل] ورق های سفارشی
[ترجمه ترگمان] صفحات مناسب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- a tailored jacket
[ترجمه گوگل] یک ژاکت دوخت
[ترجمه ترگمان] ژاکت مناسب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a novel tailored to popular taste
رمانی که طبق سلیقه ی قاطبه ی مردم نوشته شده است.

2. He tailored his speech for his audience.
[ترجمه گوگل]او سخنرانی خود را برای مخاطبانش طراحی کرد
[ترجمه ترگمان]او سخنرانی خود را برای حضار مناسب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Treatment is tailored to the needs of each patient.
[ترجمه گوگل]درمان متناسب با نیازهای هر بیمار است
[ترجمه ترگمان]درمان برای نیازهای هر بیمار مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The tailor tailored him a suit.
[ترجمه گوگل]خیاط برایش کت و شلوار دوخت
[ترجمه ترگمان]خیاط برای او کت و شلوار طراحی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The play was tailored for a special audience.
[ترجمه گوگل]این نمایش برای مخاطبان خاص طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]نمایش برای بینندگان خاصی طراحی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We tailored the part specifically for her.
[ترجمه گوگل]ما قسمت را به طور خاص برای او طراحی کردیم
[ترجمه ترگمان]ما این قسمت را به طور خاص برای او طراحی کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The service is tailored to meet your needs.
[ترجمه گوگل]این سرویس متناسب با نیازهای شما طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]این سرویس برای برآورده کردن نیازهای شما طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The account offered by the bank will be tailored exactly to your needs.
[ترجمه گوگل]حساب ارائه شده توسط بانک دقیقاً مطابق با نیاز شما تنظیم می شود
[ترجمه ترگمان]شرحی که توسط بانک ارائه می شود دقیقا متناسب با نیازهای شما خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. All newbies are offered an individually tailored training and development programme.
[ترجمه گوگل]به همه تازه کارها یک برنامه آموزشی و توسعه اختصاصی ارائه می شود
[ترجمه ترگمان]همه تازه واردها یک برنامه آموزش و توسعه سفارشی به طور جداگانه ارائه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He tailored several suits when he went to work.
[ترجمه گوگل]وقتی سر کار می رفت چندین کت و شلوار خیاطی می کرد
[ترجمه ترگمان]او برای کار کردن با چندین لباس مناسب لباس پوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This is a novel tailored to popular taste.
[ترجمه گوگل]این یک رمان متناسب با سلیقه مردم است
[ترجمه ترگمان]این یک رمان مناسب برای سلیقه عمومی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The coaching is informal and tailored to individual needs.
[ترجمه گوگل]کوچینگ غیررسمی و متناسب با نیازهای فردی است
[ترجمه ترگمان]آموزش رسمی و متناسب با نیازهای فردی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The overcoat is well tailored.
[ترجمه گوگل]پالتو به خوبی دوخته شده است
[ترجمه ترگمان]پالتو خیلی مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The services are attractively priced and are tailored to suit individual requirements.
[ترجمه گوگل]خدمات با قیمت مناسب و متناسب با نیازهای فردی طراحی شده اند
[ترجمه ترگمان]خدمات به نحو جالبی قیمت گذاری شده و متناسب با نیازهای فردی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Each course has to be tailored to the needs of the individual.
[ترجمه گوگل]هر دوره باید متناسب با نیازهای فرد باشد
[ترجمه ترگمان]هر دوره باید متناسب با نیازهای فرد باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

در خور (صفت)
appropriate, apt, fit, meet, proportionate, apposite, befitting, tailored, opportune, assorted, becoming, idoneous, congruous

انگلیسی به انگلیسی

• made or altered by a tailor; created or adapted for a particular need or desire; simple and trim in design
tailored clothes are made to fit close to your body.
if something is tailored for a particular purpose, it is specially designed for that purpose.
see also tailor.

پیشنهاد کاربران

Tailored clothes
لباس های شخصی دوزی شده ، سفارشی دوزی شده
تطابق دادن - وفق دادن - متناسب کردن
سفارشی
مثلا Tailored suit یعنی کت و شلواری که فیت شماست و خیاط مختص شما اون رو دوخته.
tailored to
طراحی شده برای ، مناسب برای
✅اختصاصی
:Meaning
made or changed especially to be suitable for a particular situation or purpose
👈🏿The project clearly requires a 💎tailored computer💎 system
👈🏿What are the advantages of taking a taxi compared with buses?
...
[مشاهده متن کامل]

Their 24/7 💎tailored service💎 has been improved and become better recently which is much more flexible and save us a great deal of time and energy, especially when we rush for any appointment. Moreover, by taking a taxi, we don’t need to walk to the station or destination

طراحی می شوند به گونه ای که مختص آن باشد. تاکید بر طرح ریزی خاص دارد.
سفارشی شده
طراحی شده
مرتبط، مربوطه
فیت، متناسب ، اندازه
تنظیم کردن
خوردانده شده، به تن ( کسی ) دوخته شده، برازانده شده، برازش شده، برازیده
خوش دوخت - مناسب - شیک
اختصاصی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس