tailgate

/ˈteɪlˌɡet//ˈteɪlɡeɪt/

معنی: درب عقب اتومبیل، دمرانی کردن
معانی دیگر: (کامیون یا گاری و غیره) تخته ی عقب (که بالا و پایین می رود یا برداشتنی است - tailboard هم می گویند)، (رانندگی) در فاصله ی کم (و خطرناک) پشت اتومبیل دیگر حرکت کردن، سر به دم حرکت کردن، دمرانی کردن یعنی با فاصله کم وخطرناک دنبال ماشین دیگر حرکت کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a hinged panel or board at the rear of a truck, station wagon, or wagon that can be let down for loading or unloading.
فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: tailgates, tailgating, tailgated
• : تعریف: to follow another vehicle at a dangerously close distance.

جمله های نمونه

1. At five o'clock the phone set on the tailgate of the Range Rover trilled.
[ترجمه گوگل]ساعت پنج گوشی روی درب عقب رنجروور تریل شد
[ترجمه ترگمان]در ساعت پنج تلفن روی در عقب اتومبیل پیچید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Tommy shot the bolts on the tailgate and let it drop.
[ترجمه گوگل]تامی پیچ‌های درب صندوق عقب را شلیک کرد و اجازه داد بیفتد
[ترجمه ترگمان]تامی به پیچ در عقب ضربه زد و آن را رها کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He crashed into the tailgate just as Mr Linley crashed into the back of the cab.
[ترجمه گوگل]همانطور که آقای لینلی با پشت کابین تصادف کرد، او با درب عقب تصادف کرد
[ترجمه ترگمان]درست همان طور که اقای Linley با اتومبیل برخورد کرده بود، در عقب اتومبیل برخورد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The tailgate opens in two sections: The upper portion is glass and hinges up, the lower portion folds down.
[ترجمه گوگل]درب صندوق عقب به دو بخش باز می شود: قسمت بالایی شیشه ای است و لولا به بالا است و قسمت پایینی تا می شود
[ترجمه ترگمان]در در دو بخش باز می شود: قسمت بالایی شیشه است و لولاها را باز می کند و قسمت پایینی به پایین می ریزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Players sneak bratwurst from fans at tailgate parties.
[ترجمه گوگل]بازیکنان در مهمانی‌های پشت دروازه از هواداران به‌طور دزدکی به‌سر می‌برند
[ترجمه ترگمان]بازیکنان پاورچین پاورچین از طرف هواداران در هر دو طرف پراکنده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But the reed-slayers declared victory Sunday with a tailgate party celebrating the removal of an estimated 165 tons of the plant.
[ترجمه گوگل]اما نی‌کشان روز یکشنبه با برگزاری جشنی در جشن حذف حدود 165 تن از کارخانه، پیروزی را اعلام کردند
[ترجمه ترگمان]اما رید - slayers روز یکشنبه پیروزی خود را با یک گروه در عقب خودرو اعلام کرد که منجر به جشن گرفتن ۱۶۵ تن کارخانه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It's called a tailgate party.
[ترجمه گوگل]به آن می گویند مهمانی درب عقب
[ترجمه ترگمان]بهش میگن پارتی در عقب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They tailgate,[sentence dictionary] which means to drive too closely behind the car in front of them.
[ترجمه گوگل]آنها در دم، [فرهنگ جملات] که به معنای رانندگی بیش از حد از پشت ماشین جلوی آنها است
[ترجمه ترگمان]آن ها در عقب اتومبیل هستند [ فرهنگ لغت جمله ] که به معنی رانندگی بیش از حد در پشت ماشین در مقابل آن ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is locked automatically and conveniently when the tailgate is closed and locked.
[ترجمه گوگل]هنگامی که درب عقب بسته و قفل است، به طور خودکار و راحت قفل می شود
[ترجمه ترگمان]به طور خودکار و به راحتی در زمانی که در اتومبیل بسته و قفل می شود قفل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The girls and boys who were having a tailgate party asked to dance with us.
[ترجمه گوگل]دخترها و پسرهایی که مهمانی درب صندوق عقب داشتند، خواستند با ما برقصند
[ترجمه ترگمان]دخترها و پسرها که یک مهمانی در عقب داشتند از ما دعوت کردند که با ما برقصند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He let down the tailgate so the dog could jump out.
[ترجمه گوگل]او درب عقب را رها کرد تا سگ بتواند بیرون بپرد
[ترجمه ترگمان]او در عقب اتومبیل را رها کرد تا سگ از جا بپرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. When the tailgate was lowered, Frankie jumped down.
[ترجمه گوگل]وقتی درب صندوق عقب پایین آمد، فرانکی پایین پرید
[ترجمه ترگمان]وقتی که در عقب افتاد فرانکی پایین پرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Two men got out, lowered the tailgate, and a torrent of bloodhounds poured from the truck bed.
[ترجمه گوگل]دو مرد پیاده شدند، درب عقب را پایین آوردند و سیلابی از سگ های خونخوار از تخت کامیون سرازیر شد
[ترجمه ترگمان]دو مرد پیاده شدند و در عقب عقب رفتند و سیل bloodhounds از تخت کامیون سرازیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It is dangerous to tailgate another vehicle.
[ترجمه نرگس] نزدیک وسیله نقلیه دیگه حرکت کنیم خطرناک است
|
[ترجمه گوگل]بستن در عقب خودروی دیگر خطرناک است
[ترجمه ترگمان]راندن وسیله نقلیه دیگر خطرناک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In the front, on another video screen, three well-built specimens cavorted on the tailgate of a pickup truck.
[ترجمه گوگل]در جلو، در یک صفحه ویدئویی دیگر، سه نمونه خوش ساخت روی درب عقب یک کامیون وانت حفر شده است
[ترجمه ترگمان]در قسمت جلو، در یک صفحه ویدئویی دیگر، سه نمونه ساخت به خوبی ساخته شده بر روی در یک وانت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

درب عقب اتومبیل (اسم)
tailgate

دمرانی کردن (فعل)
tailgate

تخصصی

[عمران و معماری] دیواره تخلیه - دریچه پایاب - دریچه پایین دست
[زمین شناسی] درب عقب وسیله نقلیه، یک دروازه کمکی برای جبهه باربر در حالیکه مقابل دروازه اصلی قرار می گیرد . - معمولا به صورت مسیر برگشت و کمکی جبهه عمل می کند

انگلیسی به انگلیسی

• hinged section at the rear of a vehicle that can be lowered during loading or unloading
follow an automobile very closely, travel closely behind another vehicle
a tailgate is the door at the back of a hatchback car or a truck, hinged at the top so that it opens upwards.

پیشنهاد کاربران

۱. سپر به سپر حرکت کردن به این منظور که به راننده جلویی بفهمونی یا سریعتر رانندگی کنه یا راه رو باز کنه شما بزنید جلو
۲. درب صندوق عقب ( خودروی هاچ بک یا کامیون )
۳. در نزدیگی ماشین پیک نیک برگزار کردن
...
[مشاهده متن کامل]

Tailgate partyکه در ماشین رو باز میزارن و کباب درست میکنن و نوشیدنیهای الکلی میخورن بیشتر تو کانادا و امریکا انجام میشه

tailgatetailgatetailgatetailgate
1 -
to follow another vehicle too closely, typically without maintaining a safe distance
دنبال کردن وسیله نقلیه دیگری از نزدیک، معمولاً بدون رعایت فاصله ایمن
It is important to never tailgate other drivers as it can lead to accidents
...
[مشاهده متن کامل]

The driver behind me was tailgating so closely that I couldn't see their headlights in my rearview mirror
We were running late, but I reminded my friend not to tailgate the car in front of us, as safety should always come first
The aggressive driver continued to tailgate, even when there was plenty of space for them to maintain a safe following distance
2 -
a door at the back of a vehicle that opens down for loading
دری در پشت وسیله نقلیه که برای بارگیری باز می شود
3 -
an occasion at which sports fans cook food and have drinks out of the back of their car in the car park before going in to watch a game
مناسبتی که در آن طرفداران ورزش قبل از رفتن به داخل میدان ورزشی برای تماشای یک بازی، در قسمت پشت ماشین خود در پارکینگ غذا می پزند و نوشیدنی می خورند.

tailgatetailgate
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/tailgate
( رانندگی ) در فاصله ی کم ( و خطرناک ) پشت اتومبیل دیگر حرکت کردن، سر به دم حرکت کردن
عدم رعایت فاصله قانونی با ماشین جلویی در رانندگی
Driving too close
یه دورهمی کوچیک که معمولاً توی ماشین یا پشت ماشین با نوشیدنی و خوراکی جمع می شن
گلگیر به گلگیر
در فاصله ی کم با اتومبیل های دیگر رانندگی کردن
درب عقب ماشین
سپر ب سپر
سپر ب سپر حرکت کردن
تعقیب کردن

بپرس