tailer


معنی: جاسوس، تعاقب کننده
معانی دیگر: طفیلی

جمله های نمونه

1. They detach the tailer, and start to camp.
[ترجمه گوگل]آنها خیاط را جدا می کنند و شروع به کمپ می کنند
[ترجمه ترگمان]They را از هم جدا می کنند و به اردو می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Hope and trust is the tailer of a lizard, whelloch can reproduce even after being cut off.
[ترجمه گوگل]امید و اعتماد، دم مارمولک است، مارمولک می تواند حتی پس از قطع شدن، تولید مثل کند
[ترجمه ترگمان]امید و اعتماد، tailer مارمولک هستند که حتی بعد از قطع شدن هم می توانند تولید مثل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Hope and trust is the tailer of a lizard, which can reproduce even after being cut off.
[ترجمه گوگل]امید و اعتماد دم مارمولکی است که حتی پس از قطع شدن هم می تواند تولید مثل کند
[ترجمه ترگمان]امید و اعتماد، tailer مارمولک است که حتی بعد از قطع شدن هم می تواند تکثیر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There were thick slices of tailer and kingfish - two other fish with a high oil content.
[ترجمه گوگل]تکه های ضخیمی از tailer و شاه ماهی وجود داشت - دو ماهی دیگر با محتوای روغن بالا
[ترجمه ترگمان]تکه های ضخیم of و kingfish - دو ماهی دیگر با محتوای روغن بالا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. When the tailer moved away, I started to look for cheaper options.
[ترجمه گوگل]وقتی خیاط‌گر دور شد، شروع به جستجوی گزینه‌های ارزان‌تر کردم
[ترجمه ترگمان]وقتی the دور شدند، شروع به جستجوی گزینه های ارزان تر کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Hope and trust is the tailer of a lizard which can reproduce even right separingestedd being cut off.
[ترجمه گوگل]امید و اعتماد دم مارمولکی است که می‌تواند حتی در صورت قطع شدن، بازتولید کند
[ترجمه ترگمان]امید و اعتماد، tailer یک مارمولک است که می تواند حتی right را هم باز تولید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Excuse meand would you tell me where I can get some tailer?
[ترجمه گوگل]ببخشید و به من بگویید از کجا می توانم خیاطی تهیه کنم؟
[ترجمه ترگمان]ببخشید، می شه به من بگین کجا می تونم tailer پیدا کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جاسوس (اسم)
intelligencer, beagle, spy, snoop, tailer, informer, undercover agent, stoolie

تعاقب کننده (اسم)
tailer, chaser, heeler

انگلیسی به انگلیسی

• one who follows, follower, trailer

پیشنهاد کاربران

خیاط یا خیاطی کردن برای کلمه ی tailor هستش که به عنوان فعل هم به کار میره اما واژه ی tailer فرق داره خواهشا دقت کنید
خیاط

بپرس