1. dilatory tactics
تدبیرهای تاخیر جویانه
2. diversionary tactics
تدابیر وانمودین (منحرف کننده)
3. penetration tactics
تاکتیک های رخنه سازی
4. these tactics will not work
این ترفندها کاری از پیش نخواهد برد.
5. delaying tactics
(برای مدتی) توقف کردن،پلکیدن،گهماره رفتن،پرسه زدن،تمهیدهای وقفه آفرین،توسل به حیله برای ایجاد تاخیر
6. the government's strong-arm tactics
سیاست قلدرانه ی دولت
7. Republicans accuse Democrats of using delaying tactics to prevent a final vote on the bill.
[ترجمه گوگل]جمهوریخواهان دموکراتها را متهم میکنند که از تاکتیکهای تاخیری برای جلوگیری از رایگیری نهایی در مورد این لایحه استفاده میکنند
[ترجمه ترگمان]جمهوری خواهان، دموکرات ها را به استفاده از تاکتیک به تاخیر انداختن رای برای جلوگیری از رای گیری نهایی در این لایحه متهم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. We must use shock tactics if we are to stop Aids becoming another accepted 20th-century disease.
[ترجمه گوگل]اگر میخواهیم ایدز را به یکی دیگر از بیماریهای پذیرفته شده قرن بیستم تبدیل کنیم، باید از تاکتیکهای شوک استفاده کنیم
[ترجمه ترگمان]اگر قرار باشد که ایدز را متوقف کنیم، باید از تاکتیک های شوک استفاده کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. These new police tactics have really put the wind up the local drug dealers.
[ترجمه گوگل]این تاکتیکهای جدید پلیس واقعاً دلالان محلی مواد مخدر را بر باد داده است
[ترجمه ترگمان]این تاکتیک جدید پلیس واقعا به فروشندگان مواد مخدر محلی کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. These bomb attacks represent a change of tactics by the terrorists.
[ترجمه گوگل]این حملات بمب گذاری نشان دهنده تغییر تاکتیک توسط تروریست ها است
[ترجمه ترگمان]این حملات باعث تغییر تاکتیک های تروریست ها شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The tactics employed can range from overt bullying to subtle emotional blackmail.
[ترجمه گوگل]تاکتیک های مورد استفاده می تواند از قلدری آشکار تا باج گیری عاطفی ظریف متغیر باشد
[ترجمه ترگمان]این تاکتیک ها که به کار گرفته می شوند می توانند از bullying آشکار به باج احساسی ظریف فاصله بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The President's tactics could backfire.
[ترجمه گوگل]تاکتیک های رئیس جمهور می تواند نتیجه معکوس داشته باشد
[ترجمه ترگمان]تاکتیک های رئیس جمهور می تواند نتیجه معکوس داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The coach was criticized for his negative tactics.
[ترجمه گوگل]این مربی به خاطر تاکتیک های منفی اش مورد انتقاد قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]این مربی به خاطر تاکتیک های منفی او مورد انتقاد قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The tactics the police are now to employ are definitely uncompromising.
[ترجمه گوگل]تاکتیکهایی که پلیس اکنون از آن استفاده میکند قطعاً سازش ناپذیر است
[ترجمه ترگمان]این تاکتیک ها که پلیس در حال حاضر استخدام می کند قطعا سازش ناپذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. I refuse to stoop to such bullying tactics.
[ترجمه گوگل]من از تسلیم شدن به چنین تاکتیک های قلدری امتناع می کنم
[ترجمه ترگمان]من قبول نمی کنم که این تاکتیک bullying رو به عهده بگیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. These tactics are unlikelyto help you.
[ترجمه گوگل]بعید است که این تاکتیک ها به شما کمک کند
[ترجمه ترگمان]این تاکتیک ها به شما کمک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید