1. He is a great tactician, but an inadequate strategist.
[ترجمه گوگل]او یک تاکتیکیست بزرگ، اما یک استراتژیست ناکافی است
[ترجمه ترگمان]او یک tactician بزرگ است، اما یک استراتژیست ناکافی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He is an extremely astute political tactician.
[ترجمه گوگل]او یک تاکتیک سیاسی بسیار زیرک است
[ترجمه ترگمان]او یک tactician سیاسی بسیار دقیق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Even the simplest tactician knew that.
[ترجمه گوگل]حتی سادهترین تاکتیکدان هم این را میدانست
[ترجمه ترگمان]حتی ساده ترین tactician هم این را می دانست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He is such a fine player and tactician.
[ترجمه گوگل]او بازیکن و تاکتیکی خوبی است
[ترجمه ترگمان]او بازیکن fine و tactician است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The investigation into his former tactician, Gary Jobson, was begun because Koch believed Jobson was publishing privileged information.
[ترجمه گوگل]تحقیقات در مورد تاکتیکدان سابق او، گری جابسون، به این دلیل آغاز شد که کخ معتقد بود جابسون اطلاعات ممتازی را منتشر میکرد
[ترجمه ترگمان]تحقیقات در مورد tactician سابق او، گری Jobson، شروع شد، زیرا کوچ بر این باور بود که Jobson اطلاعات ممتازی را منتشر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He was also a masterful legislative tactician.
[ترجمه گوگل]او همچنین یک تاکتیک نویس ماهر بود
[ترجمه ترگمان]او همچنین یک tactician legislative بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Gould, always a nimble tactician, has also moved leftwards in the course of his campaign.
[ترجمه گوگل]گولد که همیشه یک تاکتیک دان زیرک بود، در جریان مبارزات انتخاباتی خود نیز به سمت چپ حرکت کرده است
[ترجمه ترگمان]خانم گولد که همیشه متخصص tactician بود در دوره اردو کشی leftwards حرکت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Steel himself was a noted tactician, more concerned with manoeuvre than with policy-making, a style appropriate for the parliamentary situation.
[ترجمه گوگل]خود استیل تاکتیکدان مشهوری بود که بیشتر به مانور میپرداخت تا سیاستگذاری، سبکی مناسب با شرایط پارلمان
[ترجمه ترگمان]خود فولاد یکی از tactician برجسته بود که بیشتر نسبت به مانور دادن نگران بود تا سیاست گذاری، یک سبک مناسب برای وضعیت پارلمانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Fox remains the best tactician in the game here.
[ترجمه گوگل]فاکس در اینجا بهترین تاکتیکیست بازی است
[ترجمه ترگمان]فاکس بهترین tactician در این بازی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The skillful tactician may be likened to the shuai - jan.
[ترجمه گوگل]تاکتیکدان ماهر را میتوان به شوآی جان تشبیه کرد
[ترجمه ترگمان]شیوه tactician ماهر را می توان به the - ژانویه تشبیه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. However the bald-headed tactician has stated that he has received no approach from West London.
[ترجمه گوگل]با این حال، تاکتیکدان سر کچل اعلام کرده است که هیچ رویکردی از غرب لندن دریافت نکرده است
[ترجمه ترگمان]با این حال، مربی tactician سر طاس اعلام کرده است که هیچ روش از سوی غرب لندن دریافت نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. When Juve pick their next tactician, we will all have a clearer idea of the situation.
[ترجمه گوگل]وقتی یووه تاکتیک بعدی خود را انتخاب کند، همه ما تصور روشن تری از وضعیت خواهیم داشت
[ترجمه ترگمان]هنگامی که Juve tactician بعدی خود را انتخاب می کنند، همه ما یک ایده روشن تر از این وضعیت خواهیم داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. However, the Setubal-born tactician will not wait any longer so Moratti cannot afford to waste any time.
[ترجمه گوگل]با این حال، تاکتیکدان متولد ستوبال دیگر منتظر نخواهد ماند، بنابراین موراتی نمیتواند زمان را تلف کند
[ترجمه ترگمان]با این حال، tactician born متولد نشده دیگر صبر نخواهد کرد تا Moratti نتواند هر زمان را هدر دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Late last week, Team New Zealand dumped its tactician Hamish Pepper and hired a Frenchman.
[ترجمه گوگل]اواخر هفته گذشته، تیم نیوزلند تاکتیکیست خود هامیش پپر را کنار گذاشت و یک فرانسوی را به خدمت گرفت
[ترجمه ترگمان]در اواخر هفته گذشته، تیم نیوزلند tactician Pepper را رها کرد و یک فرانسوی را استخدام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Master Tactician ( Survival ): Chance to proc increased to 10 %, up from 6 %.
[ترجمه گوگل]استاد تاکتیکین (بقا): شانس پیشرفت به 10 درصد افزایش یافته است، از 6 درصد
[ترجمه ترگمان]کاپیتان tactician (بقا): شانس به تعویق اندازی به ۱۰ % افزایش یافت و از ۶ % افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید